دانلود داستان کوتاه باسکول از زانا کوردستانی

دانلود داستان کوتاه باسکول از زانا کوردستانی
ژانر : عاشقانه،اجتماعی
خلاصه رمان باسکول
ملیحه دخترک سادهی روستایی دل به عشق پوچ و دروغین ادریس میـبندد و ناگاه خود را در خانههای فساد میبیند و …
دانلود رمان ضماد
دانلود رمان تلاطم یک قلب
بخشی از داستان
گوشه ی پرده را کناری زد و از آن کنج به در حیاط نگاهی انداخت. مردی طاس و خیکی، کت و شلوار به تن، با
کفش های قیطانی، به همراه مرد میان سالی با موهای جوگندمی و قدی بلند که پیراهن مانتیگل به تن داشت وارد
شدند. صدای قه قه ی مرد طاس، تمام فضای حیاط را پر کرده بود. خاله تعارف کنان، راه یکی از اتاق ها را به آنها
نشان داد.
در دل خدا خدا میکرد، که او را صدا نزنند. اصلا حالش خوب نبود.
نگاهی به مریم انداخت. با آن قیافه ی معصوم و اندام ظریفاش، گوشه ی اتاق کز کرده بود و با تنها
عروسکاش، بیسر و صدا، بازی میکرد. سه، چهار یا پنج ساله ش میشد. هنوز شناسنامه برایش نگرفته بود.
دقیقن یادش نبود که مریم چند ساله است. پاییز بود یا زمستان، اما شبی که وضع حمل کرد، باران شدیدی
میبارید. چند روز قبلش خاله، او را که آواره ی کوچه و خیابان های اهواز بود، به خانه اش پناه داده بود.
یک ماه بعد از تولد مریم، خاله او را راضی به ….