دانلود رمان سیلاژ pdf از ریحانه کیامری
دانلود رمان سیلاژ pdf از ریحانه کیامری
برای اندروید و کامپیوتر
ژانر : عاشقانه،بزرگسال
خلاصه رمان سیلاژ
سیلاژ «sillag» یه کلمه‌ی فرانسویه به معنی عطر به جا مونده از یه نفر، خاطره‌ای که با یه نفر خاص داشتی
یا لحظه‌هایی که با هم تجربه کردین و اون شخص و خاطرات همیشه جلو چشماته و
به هیچ اتفاق بهتری اون رو ترجیح نمیدی…
قسمتی از رمان
طاهره خانم با بغض گفت :
_محسن جان تو الان عصبانی هستی حق داری …اجازه بده من برم باهاش حرف
بزنم پسرم، دخترمه قلقشو بلدم …راضیش میکنم …
به خدا زرگل دست از پا خطا نکرده …
و نایستاد تا جوابی دریافت کند .
به طرف اتاق حجله راه افتاد و در را بدون در زدن گشود و فوری داخل شد .
ولی از دیدن آنچه رو به رویش بود رنگ از رخش پرید …
لباس عروس روی تخت افتاده بود …کمد و کشوها به هم ریخته …و پنجره ای که باز
بودنش آب به سر طاهره خانم خشک کرد .
پرده ی توری در هوا میرقصید و حکم شلاق بر صورت طاهره خانم داشت …
به آنی روی زمین آوار شد و اشک از چشمانش سرازیر گشت …
_الهی با دستای خودم کفنت کنم زرگل …خیر نبینی از جوونیت دختر …حالا من
جواب این جماعتو چی بدم ذلیل شده…؟!
طاهره خانم اشک ریزان از اتاق بیرون آمد و دستش را به چارچوب در بند کرد .
محسن با دیدنش لب گشود :
_چی شد؟ زرگل خانم اذن و اجازه صادر فرمودن تا بنده ی حقیرو به حجله بپذیرن؟
طاهره خانم سر خورد و روی زمین نشست …
_رفته
محسن لیوان آب را طوری فشار داد که در دستش هزار تکه شد !
برخاست و فریاد کشید :
قیمت۳۳۰۰۰
