دانلود رمان خاوین از ساقی میر pdf

دانلود رمان خاوین از ساقی میر pdf
برای اندروید و کامپیوتر
ژانر : عاشقانه،انتقامی،بزرگسال
خلاصه رمان خاوین
خاوین قوام، تک پسر حاجنصرتالله قوام، صاحب بزرگترین و بهنامترین شرکت حمل و نقل دریایی ایران، از تاجرهای سرشناس است.
پسری که برخلاف اعتقادات سفت و سخت پدرش تفریحات و عیاشیهای مختص به خودش دارد و قرار است
بعد از ازدواجش با دخترعمویش تک فرزندِ عنایتالله قوام، تمام ثروت خاندان قوام به نام او و مهلا شود.
اما یک شب در جزیرهی کیش بقایای جامانده از رابطهی پنهانش کار دستش میدهد و خدمتکار هتل یک ماه بعد با جواب مثبت بارداریاش
درست در شب عروسی خاوین و مهلا، دنیا را روی سر خاوین و آیندهاش خراب میکند
تا قصه در تقابلی تنگاتنگ میان عشق و نفرت، مسیر پرچالشی را طی کند…
قسمتی از رمان
آهسته از روی زمین بلند شدم و قدمهایم را کوتاه برداشتم. انگار باورم شده بود که واقعاً حاملهام!
بیرون که رفتم با دیدن آقا مصطفی سلام کردم. کنار سفره نشستم و حتی بوی خوشِ پلو هم اشتهای نداشتهام را تحریک نکرد.
-وا چرا نگاه میکنی… بکش بخور دیگه.
چند قاشق پلو داخل بشقابم ریختم و خودم را مشغول نشان دادم.
تلفن دوبارهی موسی موجب عذابم شده بود و حالا بیشتر از همه برای عملی کردن نقشهام به زمان احتیاج داشتم.
-موسی گفت برگردم بندر… آخر هفته نامزدیمه.
هردویشان از خوردن دست کشیدن.
-از جونت چی میخوان اینا… آخه اون پیر هاف هافو مگه جونی هم داره برای زن گرفتن؟!
اخمهای مصطفی درهمتر شد.
-زنگ میزنم باهاشون صحبت میکنم.
منیژه حسابی عصبانی شده بود.
-مگه آدمن اینا که حرف حالیشون بشه… خداروشکر خواهرم نیست تا جفاشون رو در حقت ببینه.
بغضم را قورت دادم. راهی جز صبوری نداشتم.
-چارهای نیست… از راهی که بگید باهاشون حرف زدم ولی پول اون خالدِ بیوجدان بدجوری کور و کَرشون کرده.
سخت بود که از چهار برادر یکیش هم دلسوزت نباشد.
-فقط اینکه…
-بمیرمم نمیذارم بری… مصطفی تو همکارات پسر خوب سراغ نداری؟
مصطفی نگاهش به من بود.
-بذار حرفشو بزنه منیژه.
منیژه زبان به کام گرفت و با مِن مِن کردن گفتم:
-میشه راضیشون کنید فقط یک ماه صبر کنن. بهم فرصت بدن؟
قیمت۳۹۰۰۰