دانلود رمان روهان (روحان) از مرجان
دانلود رمان روهان (روحان) از مرجان
ژانر : عاشقانه،ترسناک
خلاصه رمان روهان (روحان)
اینبار داستان ما درباره یه جاییه که کمی با مکان های دیگه متفاوته….!
درباره آدمیه که شاید انسانی باب میل و خوش اخلاق نباشه ولی بد نیست …!
اما شرایط زندگی با اون جوردیگه ای تا میکنه….دختری که خودساخته و مهربونه …
کسی که سالها از اون مکان و آدماش دور بوده و حالا برگشته …
رازی که سربه مهر مونده و کشف حقیقت خودش به سراغ دختر قصه ما میاد…!
دانلود رمان دل
دانلود رمان اسیر یک روانی
بخشی از رمان
صدام به دیار های بلند اونجا برخورد میکرد… انعکاس می شد و به گوش های خودم می رسید …
کسی جرفای منو جدی نمی گرفت ، انگار نه انگار که مهمترین وسیله برای خلاص شدنم از
اینجا به یک باره ناپدید شده بود ! نا امید به
اتاقم برگشتم ، در رو بستم و پشت در تکیه دادم ، یعنی مدارک من چی شده؟
واقعا گم شده بود یاکسی اونا رو برداشته
یاد روهان یک دم از دهنم جدا نمی شد ، سریع دستگیره در توی دستم
چرخوندم و دوباره پا توی راه رو گذاشتم،
بدون ترس … بدون مکث … بدون تردید … به طرف اتاقش رفتم ، دستم روی
هوا مشت شد و به در اتاقش کوبیده شد
…منتظر نموندم که خودش در و باز کنه ، در و به شدت باز کردم و تا وسط
اتاق قدم تند کردم … روی تخت نشسته بود
و لب تابش روی پاهاش بود و لیوان بزرگ نسکافه توی دستش. بدون اینکه از
حضورم به اون شکل معترض باشه در
کمال آرامش لیوان رو روی پاتختی گذاشت و در لب تاب رو روم بست …
پاهاش و دراز کرد … دست به سینه شد …
چشماش ریز شد …چهره اش سخت تر از همیشه شد … ولی نترسیدم، ترس
من موندن توی این کاخ بود … ترسی که
بهم جرات می داد اون مدارک و پیداکنم و از اینجا فرار کنم !… قدمی جلو گذاشتم … دهن باز کرد
-فقط دلم می خواد برای این ورود، دلیل قانع کننده ای نداشته باشی !
