دانلود رمان نالوطی  از نیلوفر قنبری

دانلود رمان نالوطی  از نیلوفر قنبری

دانلود رمان نالوطی  از نیلوفر قنبری

نویسنده این رمان نیلوفر قنبری میباشد

ژانر : عاشقانه

خلاصه رمان نالوطی

دست هایم را به سمت نوری که از مهتابی دیوار کوب هلالی شکل ساطع می شد، نگه داشتم

 بیشتر از رنگ لاک و قشنگی ناخنهای مانیکور شده ام، لرزش دستهایم مشهود بود

دستان زیبا و کشیده ام میلرزید و این یعنی من، ترلان: زیباترین عروس امروز

آن سالن زیبایی، ترس برش داشته بود…

رمان پیشنهادی:

دانلود رمان ناسور نیلوفر قنبری

قسمت اول رمان نالوطی

دلشوره داشتم انگار مرا انداخته بودند توی ماشین لباسشویی کهنه و در و داغان مادرم

که مال هزار سال پیش بود صدای تلق تلق کولر آبی تنها صدای توی آن اتاق بود

لباس دکلته و مروارید دوزی شده ام به تنم سنگینی می کرد و چسبیده بود به تنم

صدای داد و بیداد از بیرون از اتاق می آمد صدا که قعط شد در باز شد و نسرین در

حالیکه عرق از سر و رویش می بارید تند تند آمد نشست روی صندلی اش.

ببخش ترلان جون باید یه گوشمالی می دادم به این دختره خنده ای الکی زدم و

گفتم: هنوز وقت دارم نسرین جون راحت باش نسرین شروع کرد به براشینگ موهای

جلوی سرم فقط زبون درازی بلدن کلی وقت و جون منو می گیرن آخرشم بلد نیستن

چجوری مشتری رو راه بندازن صد بار گفتم زبون خوش مار رو از لونه می کشه بیرون…

 

 

امتیاز این رمان چند ستاره است ؟

امتیاز کل : 1 / 5. تعداد رای : 1

نظرهای کاربران

اولین نظر را در مورد این آهنگ شما ارسال کنین