دانلود رمان هوای تو از نیلا

دانلود رمان هوای تو از نیلا
نویسنده این رمان نیلا میباشد
ژانر :عاشقانه/ازدواج اجباری
خلاصه رمان هوای تو
بگذار آن باشم که با تو در کوهسار گام بر می دارد ، بگذار آن باشم که با تو در گلزار گل می چیند ،
بگذار کسی باشم که احساس درون با او می گویی ، بگذار کسی باشم که بی دغدغه با او
سخن می گویی ، بگذار کسی باشم که در غم سوی او می آیی ، بگذار کسی باشم که
در شادی با او می خندی ، بگذار کسی باشم که به او عشق می ورزی …
رمان پیشنهادی:دانلود رمان آسانسور نیلا
قسمت اول رمان هوای تو
با احساس درماندگي به آرامي بر روي صندلي نشستم و از پنجره به بيرون خيره .
شدم ساعتي بود كه همه چيز تمام شده بود و ديگر تواني در من نمانده بود .نفسم رو
با حسرت بيرون دادم و پكلهايم را روي هم گذاشتم تا كه از سوزشان كمي كاسته شود
اما حضور بي موقع پارسا ان هم بدون در زدن و وارد شدن به حريم . شخصيم
.اين ارامش به ظاهر كوتاه را از من ربود و آزرده ام كرد حاجي ميگه بيا پايين هنوز نگاهم به
بيرون و نيمكت زير درخت بود مي توانستم حضورش را در دو سه قدميم حس كنم بهش
گفتم شايد حال مساعدي نداشته باشي ولي گفت بايد باهات حرؾ بزنه :لبهايم را فشردم و
گفتم الان ميام منتظرت باشم يا مياي ؟ سعي كردم ارام باشم و خوددار يه به
عصمت بگم يه چيزي برات بياره بخوري يكم جون بگيري؟ نه گفتم كه .شما تشريؾ ببريد من
خودم ميام و مصرانه به نيمكت خيره شدم با صداي بسته شدن در چشمهايم را روي هم گذشتم و
مانع از ريختن اشكانم شدم چند دقيقه اي از رفتنش میگذشت که خیلی