دانلود رمان عروس سیاه پوش از نسرین ثامنی

دانلود رمان عروس سیاه پوش از نسرین ثامنی
نویسنده این رمان نسرین ثامنی میباشد
ژانر :عاشقانه/اجتماعی
خلاصه رمان عروس سیاه پوش
در گورستان غوغای غریبی بر پا بود . زن و مرد ، پیر و جوان ، خرد و کلان ،
همه و همه با چشمهای گریان ، نگران و غمگین به اطراف می نگریستند . من نیز ماتم زده و
رمان پیشنهادی:دانلود رمان بازی سرنوشت نسرین ثامنی
متن اول رمان عروس سیاه پوش
به خاطر دارم شبی را که فردای آن زندگانی را بدرود گفته بود ،
ساعتها با من سخن گفت . با وجودیکه وضع
مزاجیش جهت سخن گفتن مساعد نبود ،
معذالک مدتها با هم راز و نیاز کردیم ، و در آخرین دقایق شب ، هنگامیکه
می رفتم تا در بستر خود به خواب خوشی فرو روم ،
او دفترچه ای را به من سپرد و قول گرفت که بعد از پایان یافتن
عمرش آن را خوانده و از موضوعات آن مسبوق گردم .
آن شب حالت چهره اش از شبهای پیش نورانی تر شده بود ،
و من پیشانی مقدسش را بوسیدم و به خوابگاه خود
رفتم ، در حالیکه می دانستم شمع وجودش به پایان هستی
خود رسیده و لحظه مرگش فرا رسیده است .
فردای آن روز جسد مادرم را در حالی یافتم که هنوز لبخند پر
عطوفتی بر لب داشت و صورتش هنوز هم نورانی و
مهربان بود . مرگ مادر ضربه هولناکی بود که بر من وارد آمد .
او گوهر گرانبهایی بود که از دست داده بودمش .
نور و روشنی زندگانیم بود که به خاموشی گرایید .
دستهای مهربانش که همیشه تکیه گاهم بود ، حاال بی حرکت و
خاموش در دو طرفش افتاده و نفسهای گرمش دیگر به صورت یخزده ام
گرمی و حرارت زندگانی نمی بخشید .
زمانه چه بیرحم است و مرگ چه چهره