دانلود رمان بیست و یک pdf از نگار رازقندی

دانلود رمان بیست و یک pdf از نگار رازقندی
برای اندروید و کامپیوتر
ژانر : عاشقانه
خلاصه رمان بیست و یک
” بار اولی که کارت های بازی رو دستم گرفتم یادم نمیاد چند سالم بود اما میدونم اون لحظه یه چیزی توی وجودم تکون خورد،
انگار که تیکه از پازل گم شدهت رو پیدا کرده باشی … یه ماهی تازه کار توی اقیانوسی پر از کوسه که تازه داشت
نیش در می اورد تا اکواریومش به خون آبه بکشونه” (چاووش/ تابستون)
قسمتی از رمان
نیم نگاهی بهم کرد که روش زوم شدم. دست های روی فرمون بود و میتونستم ازین فاصله تتو انگشت هاش
که عدد بیست و یک بود رو ببینم و راجبش کنجکاو بشم. اما بابا رضا همیشه گوشزد می کرد زیاد با پسرا گرم نگیرم.
– چقد میگیری؟ پا روی پا انداختم و از هوای خنک صبح تنفس کردم. – پول مول نمی خوام! انگار به
گمونم قصد داشت با این نیم نگاه کردن ها منو بترسونه که تلاشش بی فایده بود. خودم قبل از سوال کردنش گفتم:
– شناسنامهم رو سوزوندم که شوهر نکنم، طرف سپیچ کرده روی من که الا و بلا عقب نمیکشه …
میخوام یه کاری کنی دمشو بزاره روی کولهش. پشت چراغ قرمز ایستاد که افتاب درست وسط فرق سرم شروع به تابیدن کرد.
– من به اندازه کافی دردسر دارم، خشکه حساب کن. چین به بینیم دادم. مرتیکه عصا قورت داده عجیب غریب.
با رسیدن به شعبه اصلی ثبت احوال اشاره کرد پیاده بشم و پشت سرش راه افتادم. انگار حسابی خرش می رفت
که بدون هماهنگی وارد اتاقی شد. – اوردمش! آدامس توی دهنم رو به عادت قورت دادم
که مردی با کت و شلوار اداری سلام کرد. – شناسنامتون لطفا …
قیمت۳۳۰۰۰