دانلود رمان عصیان و افسون از زهرا و آلما

دانلود رمان عصیان و افسون از زهرا و آلما
برای اندروید و کامپیوتر
ژانر : عاشقانه،معمایی،مافیایی،بزرگسال
خلاصه رمان عصیان و افسون
افسونگری یک زن،چقدر می تونه خشم یک مرد قدرتمند رو اروم کنه؟ من پرنسس مافیایم و باید خودم را به دشمن پدرم تقدیم کنم!!
من،در شرف ازدواج با مردی ام که چیزی ازش نمی دونم…یه وحشی یه یاغی یه قاتل بی نهایت جذاب در واقع
حتی اسم و فامیلشم نمی دونم. ترسِ شب ازدواجمون من رو می کشت وقتی فکر می کردم قراره کنار مردی به وحشی گری و درشت اندامی اون قرار بگیرم…
دانلود رمان بال های پرسونا
دانلود رمان فریال
بخشثی از رمان
دستای قویی ای رو حس می کنم که محکم دور شونه ها و زیر زانوم می شینه و منو از عرشه قایق بلند می کنه.
بوی چرم و باورت رو حس می کنم و سرم رو روی شونه هاش قرار دادم. بوی نم و بوی بارون قاطی
شد و منو از اونجا بیرون میبره. چشمامو به چشمای نجات دهنده ام می دوزم و بعد ازش وحشت می کنم.
_دکلان
نشستم و دستمو از دستش در اوردم. قبل از اینکه نگاهشو بگیره،لحظه ای بهم خیره شد.
چندبار پلک زدم و با صدای اشنایی توی سرم پیچید.
اون صدا گفت:
_همه چیز خوبه. حالت خوبه و اونا نمی تونن بهت اسیبی بزنن.
صدای توی سرم متعلق به دکلانه. دوباره پلک زدم و سعی می کنم این صداهارو معنی کنم.
چطوری می تونم صدای نجات دهندمو شبیه صدای شوهرم بشنوم؟
بازوهاش که اطرافم پیچیده بود رو به یاد میارم،اینکه چطوری نجات دهنده ام منو برداشت و توی ذهنم
زمانی که دکلان منو برد بیمارستان رو به یاد اوردم و مقایسه کردم.
احساسش دقیقا یکیه.
زمزمه کردم:
_تو بودی.
دکلان سر تکون داد اما چیزی نگفت:
_تو نجاتم دادی.
دکلان چشماشو بست و دندوناشو روی هم فشار داد و بعد از تخت بلند شد و از اتاق بیرون زد.
از جا پریدم و دنبالش سمت اشپزخونه رفتم،الان دیگه کاملا خواب از سرم پریده بود
قیمت۲۳۰۰۰
رمان قبلیرمان بعدی