دانلود رمان حریر از MARJAN

دانلود رمان حریر از MARJAN
ژانر : عاشقانه،بزرگسال
خلاصه رمان حریر
مقصد کجا بود؟
سر قبر من!
چمیدونم بابا! فقط می روندم تا برسم یه جایی که بتونم این حجم احساسات مزخرف و خاک بر سری رو توش خنثی کنم.
مسئله این بود که این خوابی که امشب دیدم فرق داشت!. خیلی خیلی واقعی بود!
اون مردو انگار میلیارد ها سال بود میشناختم. تن صداش، عطرش، بزرگی دستاش، چهره اش، همه و همه برام آشنا بودن!
ولی الان که بهش فکر می کنم هیچ چیزی ازش یادم نیست!
هیچی!
لعنتی!
چقدرم توی خواب دوستش داشتم! حتی تصور هم نمی کردم بتونم یه آدمو تا اون حد دوست داشته باشم!
اوفففففففففففف!
دانلود رمان شاه خشت
دانلود رمان بیگانه
بخشی از رمان
ساعت ماشین ۴:۴۲ دقیقه صبح رو نشون می داد. سگ پر نمی زد تو خیابونا.
ناخود آگاه جلوی یه پارک متروکه و خلوت، ماشینو پشت یه تویوتای سیاه پارک کردم. پیاده
شدم و وسایل طراحیم رو از صندلی عقب برداشتم و دویدم توی پارک.
گور بابای هر کسی که می گفت این موقع شب برای یه دختر بده، نباید بیرون باشه، خطرناکه،
کوفته، زهر ماره!
من داشتم خل می شدم.
همونطور که داشتم بین درختا راه می رفتم توجهم به یه چیزی جلب شد !
به یه مرد!
زیر نور چراغ برقی که دقیقا بالای سرش بود ایستاده بود و دستشو فرو کرده بود بین موهاش. کلافه بود! اصلا همین کلافگیش توجهم رو جلب
کرد.
قیمت۲۵۰۰۰
رمان قبلیرمان بعدی