دانلود رمان دلبرک ارباب از ناشناس

دانلود رمان دلبرک ارباب  از ناشناس

دانلود رمان دلبرک ارباب از ناشناس

 ژانر : عاشقانه،روستایی،ازدواج اجباری،اربابی،بزرگسال

خلاصه رمان دلبرک ارباب

داستان دختری است که بالاجبار بخاطر بدهی پدرش مجبور به ازدواج با پسر خان میشود اما این ازدواج ، ازدواجی رویایی نیست

چرخ و فلک زندگی دخترک این بار در بالا ترین سراشیبی ایستاده باید دید با کشاندنش به حرمسرا و

وارد کردن افراد جدید به زندگیش دیگر چه گردش هایی دارد ‌…

دانلود رمان دنیای ناآرام

دانلود رمان چند درجه بالاتر از غرور

 

بخشی از رمان

بزور دستمو گرفت و کشید با گریه گفتم:

– اقاجان- تورو خدا ولم كنين تورو خدا من نمی خوام زن ارباب بشم.

اقاجان نگاه بدی بهم کرد. خفه شو باید زن ارباب بشی

با هق هق نشستم روی زمین تا نتونه منو ببره

وزنم سنگین تر شد و از بردنم منصرف. دستمو از دستش کشیدنم بیرون.

نه اقاجان نمی خوام زن ارباب بشم اون جای پدرمه

من می خوام درس بخونم

با مشتی که توی دهنم خورده شد حرفم نصفه موند

اقام خودش رو کشید جلو و موهام روچنگی زد

دختره ی خیر سر واسه من دور برداشتی وقتی میگم باید زن ارباب بشی باید بشی..

من پول مفت ندارم شکم تورو سیر کنم هنوز هفتا بچه ی دیگه ام هست..

باید زنش شی

بعد کشون کشون منو سمت در خروجی برد. یاد مادرم افتادم با صدای بلند گفتم :

خانوم جان تورو خدا کمک کنین نذار اقاجان منو بدبخت کنه.. با پرت شدنم جلوی در حرفم قطع شد.

پهلوم به سنگی که همیشه جلوی در بود برخورد کرد. درد وحشتناکی توی کل بدنم پیچید جیغی کشیدم.

اقاجان با عصبانیت گفت :

جیغ نزن دختره ی بی ابرو جیغ نزن که بد باهات طی میکنم

درد پهلوم زیاد بود مثل مار به دور خودم می پیچیدم همون موقع در باز شد و سایه ی مردی افتاد

قیمت۲۵۰۰۰

 

جلد دوم دلبرک گمشده

امتیاز این رمان چند ستاره است ؟

امتیاز کل : 5 / 5. تعداد رای : 1

نظرهای کاربران

اولین نظر را در مورد این آهنگ شما ارسال کنین