دانلود رمان در مدار ماه از افسانه دردمن

دانلود رمان در مدار ماه  از افسانه دردمن

دانلود رمان در مدار ماه از افسانه دردمن

ژانر : عاشقانه

خلاصه رمان در مدار ماه

همین که پام رو از ساختمون بزرگ بیمارستان با اون محیط بسته و هوای دم کرده اش بیرون گذاشتم،

ریه هام رو با یه دم عمیق به مهمونی هوای پاک یه عصر بهاری توی اردیبهشت ماه دعوت کردم.قصد داشتم بازدمم رو بیرون بدم

که با ضربه ی دست کسی .به کتفم بازدم که هیچی؛قلبم رو هم توی دهنم حس کردم….

دانلود رمان رعیت ارباب زاده

دانلود رمان میراث

بخشی از رمان

به راحتی می تونستم حدس بزنم این شوخی بی مزه کار کسی نیست جز یار غار و رفیق گرمابه و گلستان خودم مهرسا

با چنان قیافه ی غضبناکی به پشت برگشتم که مهرسا فرار رو بر قرار ترجیح داد و با گفتن من برم ماشین رو از پارک در بیارم و

توی ماشین منتظرتم سریع از من فاصله گرفت و به سمت در .خروجی بیمارستان قدم تند کرد

اول خواستم دنبالش برم و تلافی کارش رو سرش در بیارم ولی همین که خواستم قدم از قدم بردارم صدای مادر جون تو گوشم

زنگ زد و مانع رفتنم شد

مادرجون همیشه تاکید داشت یه دختر خوب و خانواده دار همیشه باید روی رفتارش تسلط داشته باشه و توی هر موقعیتی وقار و

متانتش رو در اولویت قرار بده.از این رو یه نفس عمیق دیگه کشیدم و با قدم های آروم اما محکم به سمت خروجی بیمارستان

رفتم

مهرسا روبروی بیمارستان اونور خیابون توی ماشین منتظرم ایستاده بود تا اول من رو برسونه و بعد خودش بره به سمت خونه اشون

بی حرف و با فکری مشغول سوار شدم و ماشین به حرکت در اومد.چند لحظه بعد مهرسا که سکوتم رو به پای کار خودش و

ناراحتی من گذاشته بود نیم نگاهی بهم انداخت و گفت: ببخشید حورا نمیدونستم شو خی ام تا این حد ناراحتت میکنه؛بازم معذرت

می خوام..

 

امتیاز این رمان چند ستاره است ؟

امتیاز کل : 1 / 5. تعداد رای : 1

نظرهای کاربران

اولین نظر را در مورد این آهنگ شما ارسال کنین