دانلود رمان ماهلین  از رویا احمدیان

دانلود رمان ماهلین  از رویا احمدیان

دانلود رمان ماهلین  از رویا احمدیان

ژانر : عاشقانه،انتقامی،مذهبی

خلاصه رمان ماهلین

پریماه سال ها قبل نامزدیش را با محمد پسر سربریز و ساکت برهم زده حالا که پدرش، به دلیل ورشکستگی فوت کرده و

مادرش دوباره ازدواج کرده است با دایی و زن دایی اش زندگی می کند، محمد با کوهی از عقده و دلی

پر از انتقام برگشته تا پریماه را به عقد خود در اورد…

دانلود رمان بیوه برادرم

دانلود رمان درد داشت لبخندت

دانلود رمان تلاطم یک قلب

بخشی از رمان

ساعت چهار و نیم شب بود با نوری که در پنجره ی اتاقش خورد چشم هایش به سختی گشوده شد و خمیازه کشید.

به یاد اینکه محمد بیرون بوده و به احتمال زیاد نور ماشین محمد است با بیخیالی دوباره چشم بست.

طولی نکشید که صدای زنگ موبایلش دوباره خواب را به موبایلش دوباره خواب چشم هایش حرام کرد.

غُرغر کنان ملافه را کنار زد. با چشم های نیمه باز و لبانِ آویزان، موبایل را چنگ زد و بدون توجه به اسم شخص، جواب داد: بله؟

محمد لبخند زد. – بیداری؟

_زده به سرت؟ خواب بودم بیدارم کردی… چی میخوای؟

اگر برای صدای خواب آلود و خسته ی دخترک میمرد، کم نبود!!

سری تکان داد تا آفکار بیهوده را از خود دور کند.

_یه پاکت مشکی توی کشوی اولی کمدم هست بیارش پایین برام. _نوکرتم مگه!

– زود باش پریما باید بگردم کارخونه کلی کار مونده تا صبح تموم کنم… کلید و فراموش کردم بدو…

پریماه تماس را پایان داد و دستی به پلک هایش کشــــــیـد.

پاکت را برداشت و با همان سر و صورت بهم ریخته و لباس لخت و عور، روانه ی حیاط شد.

محمد ماشین را خاموش کرده بود و آن سوی کوچه تکیه به ماشین، در حالی که دستانش در جیب شلوار اسپورت مشکی رنگش بود منتظر به در نگاه دوخته بود.

با دیدن پریماه سریع به طرفش رفت: _اینم نمی‌پوشیدی که همسایه ها قشنگ حض کنن…

دخترک با همان چشم های پُف کرده با بی اعتنایی جلو رفت. پاکت را بالا آورد که محمد لبخندش کش آمد…

 

قیمت۲۳۰۰۰

امتیاز این رمان چند ستاره است ؟

امتیاز کل : 1 / 5. تعداد رای : 1

نظرهای کاربران

اولین نظر را در مورد این آهنگ شما ارسال کنین