دانلود رمان قاف از حدیث میری

دانلود رمان قاف  از حدیث میری

دانلود رمان قاف از حدیث میری

ژانر : عاشقانه

خلاصه رمان قاف

حالا من آروشا پورکیان باید انتقام پدری که از من گرفته شده رو از قاتلش بگیرم حتی اگه به قیمت جونم تموم بشه

میخوام کوروش همون دردی رو بکشه که پدره من کشید میخوام نه اعتبار داشته باشه نه آبرو..

دانلود رمان دارچین

دانلود رمان مادام هل

 

 

بخشی از رمان

از بالای پله ها نگاه کردم و بابا رو دیدم با صورت برافروخته

مامان کنارش رفت و گفت : اردشیر جان خواهش میکنم آروم باش به فکر قلبت باش،

جانه آروشا جانه من ،اردشیر بخدا ما به همین زندگی ای که ساختی برامون قانعیم

منو آروشا چیزی کم نداریم اخه دورت بگردم

بابا گفت: نمیشه سیمین نمیشه من حقمو باید بگیرم ازاین فسقل بچه

میدونی از چی میسوزم سیمین؟ پسره ۲۹ سالشه

کمال خودش رفت اون دنیا این توله سگو فرستاده بشه بالی جونه من

اصلا از هیچی خبر نداره اخه نمیشینه به حرفامم گوش بده براش توضیح

بدم بچه جون جریان چیز دیگست از پله پایین رفتم بلند سلام کردمو گفتم

باباجونه قشنگه من چرا داره حرص میخوره؟ یه نگاهه مهربونی بهم انداخت انگار یادش

رفت همین چند دقیقه پیش مثل اسپند رو آتیش بود…

امتیاز این رمان چند ستاره است ؟

امتیاز کل : 5 / 5. تعداد رای : 1

نظرهای کاربران