دانلود رمان بیگانگی از مرضیه یگانه

دانلود رمان بیگانگی از مرضیه یگانه
ژانر : عاشقانه،معمایی،جنایی
خلاصه رمان بیگانگی
ترانه اذین، ستوانی است که همسرش سروان آراز خبره، طی یک عملیات محرمانه، وارد یک پرونده ی قاچاق انسان می شود و
با اسم و رسمی جعلی وارد زندگی استاد نقاشی عماد برهانی،. برای کشف سرنخی از پرونده اما…..
غافل از اینکه، این پرونده با عشقی عجین می شود که زندگی اش را زیر و رو می کند.
رمز و رازهای این رمان عاشقانه آنقدر زیاد است که هیچ کس نتوانسته آخر آن را حدس بزند.
دانلود رمان مثل پیچک جلد اول
دانلود رمان مثل پیچک جلد دوم
بخشی از رمان
ترانه! میفهمی چی میگی آخه! … من اگه جای شوهرت بودم، یکی میزدم توی گوشت تا حالت جا بیاد و عقلت به کار بیافته…
_چرا آخه؟! شما میگی متهم عمران برهانیه نه عماد … خب منم میخوام برم کلاسهای استاد عماد ، ربطی به برادرش نداره ،
در عوض قول میدم هم اطلاعات خوبی براتون بدست بیارم، هم اداره رو بذارم کنار و هم یه نقاش حرفهای بشم.
_لاالهالاالله… چی بگم به تو آخه؟!
_هیچی … فقط یه مجوز به من بده برم سر این کلاسا، نقاشی یاد بگیرم.
دایی همراه با یک نفس بلند جواب داد:
_من میتونم مجوز بهت بدم که بری، ولی رضایت شوهرت چی میشه؟
_اون با من… شما مجوز رو بده، من راضیش میکنم، فقط میخوام برم نقاشی یاد بگیرم بابا…
من که کاری نمیخوام بکنم که شما دو نفر اینقدر سخت میگیرید!
دایی مکثی کرد و بعد از چند ثانیه گفت:
_مجوز رو برات میزنم ولی فقط همین امروز وقت داری شوهرتو راضی کنی ، وگرنه فردا مجوزت رو باطل میکنم.
سر تا پا شوق ، فریاد زدم:
_قربون دایی یاسر خودم برم … چشم … رضایت آراز با من … فقط اگر میشه مجوز رو به شماره فکس خونه بفرستید.
_ای شیطون! میخوای باز آراز رو حرص بدی؟
_نه … ولی لازم دارم … خواهش.
_باشه… چه کنم دیگه … من که یه دختر شیطون و بلا بیشتر ندارم.
_قربونت برم دایی … فدات بشم الهی.
_خدا نکنه… خداحافظ…
تماس که قطع شد، همراه با لبخندی پیروزمندانه پتو را پس زدم و از تخت پایین پریدم.
مقابل آینه ایستادم و به ترانهی شیطون در آینه نگاه کردم:
_حالا فقط میمونه رضایت آراز.
رضایت دادن آراز سخت نبود. یک نقطه ضعف بیشتر نداشت که میشد خوب راضیش کرد، مخصوصا که سر صبح با هم دعوا کرده بودیم…
قیمت۲۵۰۰۰