دانلود رمان در تعقیب شیطان از مجتبی رسول نژاد

دانلود رمان در تعقیب شیطان از مجتبی رسول نژاد
ژانر : ترسناک
خلاصه رمان در تعقیب شیطان
همیشه یک سری مسایل بوده که در موردشون حرف می زنیم. یک سری دردا بوده که توی تموم رمان ها مشترک بوده.
اما این بار داستان ما با خیلی از رمان های دیگه فرق داره. در این داستان اگرچه مسائل عاشقانه و رومانتیک کم دیده میشه اما مطالب زیادی برای گفتن داره.
داستان ما داستان دختریه به نام پریسا.
پریسا دختریه که از زندگیش خسته شده خیلی کسله و احساس می کنه که زندگیش یه چیزی کم داره. اون همیشه دنبال هیجان بوده و
در این مسیر اتفاق های عجیب و در عین حال ترسناکی براش رخ میده. پریسای قصه ی ما با مشکلات زیادی رو به رو میشه.
تا اینکه بالاخره می فهمه چه چیزی واقعا از زندگیش کم شده و دور افتاده. می فهمه چیزی که از زندگیش کم شده تنوع و هیجان نبوده بلکه…
پایان خوش
دانلود رمان یاکان
دانلود رمان سایه گناه
بخشی از رمان
سریع آینه رو از کیفم در آوردم و نگاهی بهش انداختم. درست می گفت رنگ چشمام به رنگ
قرمز در اومده بود. عجب مهارت خفنیه.
پاتریک: خب تو باید روش های مختلف رو با این مهارت هات امتحان کنی تا تجربه ی کافی رو به
دست بیاری. پس به کار کردن باهاش ادامه بده در ضمن من فقط این مهارت رو بهت ندادم بلکه
مهارت ساخت ابزار هم بهت دادم بهتره توی ذهنت به دنبال ورد های مخصوص این کار بگردی
مطمئنا یه چیزایی پیدا می کنی.
ساعت ها در راه بودیم اینقدر راه رفتیم که پاهام بی حس شده بود و فکر می کردم که این زمین
زیر پامه که داره حرکت می کنه نه اینکه من روی زمین حرکت کنم.
رمان در تعقیب شیطان مجتبی رسول نژاد
پاتریک: خوبه همینجا توقف می کنیم.
– خدا خیرت بده بابا مردم از بس راه رفتم.
با لبخندی وردی رو خوند و خونه ای خیلی بزرگ ساخت . هه واقعا جادو چه کارایی که نمی کرد.
اگه تو دنیای عادی می خواستی چنین خونه ای رو بسازی باید حداقل یک میلیارد پول باالش می
دادی. وقتی وارد اتاقم شدم روی تختم نشستم. خیلی خسته بودم اما باید یه دوش می گرفتم یک
هفته ای می شد حموم نرفتم. سری وان حموم رو پر از آب داغ کردم و پریدم توش. گرمای لذت
بخشی داشت. کمی شامپو توی وان ریختم و آبش رو پر از کف کردم و تموم بدنم رو زیر کف ه