دانلود رمان قمصور از صبا ترک

دانلود رمان قمصور از صبا ترک
ژانر عاشقانه
خلاصه رمان قمصور
یاسمن یه زندگی پراز سختی و درد داشته… و حالا پدر و برادرش اونو فروختن و قراره ببرنش تا بشه صیغهی حاج اکبر معتمد.
ولی پای عقد میفهمه قراره زن پسر حاج اکبر یعنی محراب شه.
محرابی که خودش دلش گیر بوده، حالا هم باید به حرف پدرش یاسی رو بگیره
دانلود رمان بیوه برادرم
دانلود رمان مارتینگل
داداش ازت چیزی کم میشه نمیشه که…تو انباریت موندم کلفتی زن و بچتم که میکنم یکم فرست
بده جل و چلاسم رو جمع میکنم و میرم….باآن چشم دریده از نفرت و خشم نگاهم میکند.
خوب میداتم این کار در ازای در امدن صدایم است..هه رفتن ؟زنیکه بدکاره،فکر میکنی من بی غیرتم..
آبروم رو جلوی کس و ناکس بردی،بزارم مفت بخوری مفت بگردی؟؟
پاشو گکم شو بریم محضر یا صیغه حاج اکبر میشی یا سرت رو میبرم پول خونت رو هم میدم که ابروم واسه توی بدکاره نره..
نیم نگاهی به پشت سرش میکند…
حتما نرگس پشت دیوار است که چنین صدا به سر انداخته..
رمان قبلیرمان بعدی