دانلود رمان دلبر رقاص از نرگس واثق

دانلود رمان دلبر رقاص از نرگس واثق
ژانر : عاشقانه،همخونه ای
خلاصه رمان دلبر رقاص
رایکا مردی مقتدر و مرمز مامور میشود تا مانیا دخترک رقاصه را از هند به ایران نزد پدرش برگرداند
چه ماجرایی و گذشته ای این دو جوان دارند که دل به دل هم میدهند..
دانلود رمان دولت عشق
دانلود رمان بوی خاطرات تو
بخشی از رمان
لعنت به شیطان از دست این کثافت پایم به کجاها باز شد.
مردم را کنار زدم تا راهی برای پیش روی داشته باشم.
چقدر این مردم بیکار هستند که برای دیدن یک رقص پول میدهند! برای پیدا کردنش اطراف را دید میزدم، که
صدای دست و سوت سر تا سر سالن را پُر کرد. با کنجکاوی برگشتم به پشت سرم که برگشتم همانا و حلقه
شدن چیزی دورم همانا. بخاطر نداشتن تعادل افتادم رو زمین و چیزی که رویم افتاده بود همراهم افتاد زمین. از
دردی که در کمرم پیچید چشمهایم را بستم و تا به خود بیایم صدای جیغ کر کنندهای جمعیت گوشم را آزرد. چشمهایم
را با سرعت باز کردم و دیدم دختری بود در بغلم با موهای پریشان و لباس کاملا باز صورتش زیر آن همه
آرایش زیاد پیدا نبود. سرش را نزدیکم کرد چشمهایش چه رنگی بود؟ شیشهای؟
با فاصله ی دو سانتی صورتم مکثی کرد و ناگهان با لبخند
رمان دلبر رقاص نرگس واثق
اغوا کنندهای به عقب هلم داد. چون تعادل نداشتم افتادم زمین!
صدای جیغ جمعیت با این کارش بلند شد! با شروع شدن آهنگ آن دختر بین جمعیت گم شد و من نفهمیدم چی وقت
روی من برخواست و سمت جمعیت رفت. هنوز متعجب اتفاقهای چند لحظه پیش بودم که همان دختر با شروع
ریتم آهنگ شروع به رقص کرد. آن دختر میرقصید و جمعیت هماهنگ همراهش جیغ و داد میکردند