دانلود رمان یوفوریا از آنید

دانلود رمان یوفوریا از آنید
ژانر : عاشقانه
خلاصه رمان یوفوریا
همه چیز ازاونجایی شروع شد که تصمیم گرفتم این شهر آلوده و خالی از احساس و پشت سرم رها کنم و برگردم به مامن گاهم.
جایی که میتونم خودم باشم و صدای فلوتم با جریان آب همبازی بشه.
اما نمیدونستم آشنایی با اون میتونه کاری کنه از سیاهچاله هاش که پناهگاهم شده بود، فرار کنم به همون برزخ قبل..
اما این و نمیتونم پنهان کنم که کنار این ممنوعه بودن خیلی خوشه، و منم عاشق سرخوشی..
دانلود رمان عروسک ارباب
دانلود رمان بیوه برادرم
بخشی از رمان
نوای خوش ملودی تو کافر دل نمیبندی شجریان روحش را آرام کرده و بی توجه به مردم پراکنده
دورش ،قلم را روی کاغذ کاهی حرکت میداد. مردمک هایش پاندول وار و مسخ شده حرکت
سریع خطوط مشکی را دنبال میکرد و نمیتوانست چشم از طرح الهام گرفته اش بردارد.
لحظه لحظه تصاویر درون ذهنش را به تصویر کشیده و در آخر با متوقف شدن سر قلم ،پایان کار
را اعالم کرده و مچ دست راستش را با خستگی چرخاند.
دقیقه ای به کاغذ خیره شد و سرش را بالاگرفت. دستان سر شده اش را روی چمن های خنک
گذاشته و انرژی مادر زمین ،یعنی طبیعت را وارد سلول به سلول بدنش کرد.
رمان یوفوریا از آنید
تجسم چشم های عسلی رنگش میان آسمان آبی مقابل که پرنده ها سرخوشانه بال میزدند ،اتفاقی
بود که باعث حرکت مالیم لب هایش شد .ولی حتی ده ثانیه هم طول نکشید که صدایی مهلک او را
سر سرزمین رویاهایش به دانشگاه تهران تله پورت کرد.
صاف نشست و با خونسردی به دختر کنار دستش که با آن چهره مینیاتوری و بامزه ،دستانش را به
زیر چانه تکیه داده و به او نگاه می کرد خیره شد . تمشک!
دختر سری با لبخند تکان داد که تمشک موهای سرکش و فر آلبالویی رنگش را از جلوی چشمان
ریز شده اش کنار زد و با لبخندی دندان نما و کشیده گفت :عزیزم
قیمت۲۵۰۰۰
رمان قبلیرمان بعدی