دانلود رمان رحیل از ن_فردین فر

دانلود رمان رحیل از ن_فردین فر
ژانر : عاشقانه،اجتماعی
خلاصه رمان رحیل
رحیل داستانی با الهام از واقعیت قصه ی راحیل قصه علاء
قصه ی درد های پنهان و رازهای مگو قصه ای شاید از دل زندگی…
دانلود رمان خون بس
دانلود رمان دلبر حاجی
بخشی از رمان
جاخورده و البته وارفته نگاهش کردم.دست و شانه هایم هم زمان پایین افتاد.تنه ام بی اختیار به سمتش چرخید.
برای لحظه ای هول وولا به جانم ریخت.داشت مرا تنها می گذاشت؟… آنهم در این شهر بی در و پیکر که برای من شبیه
یک لابیرنت بود که قصد بلعیدنم را داشت.می دانستم حتی چشمانم ترس را فریاد می زنند وقتی قدمی به سمتش برداشته با درماندگی لب زدم آخه چرا؟
سرش که بالا آمد نگاهش رمیده بود و گریزان. هر جایی را تماشا می کرد الا چشمانم وقتی که سرسری و شتاب زده
جواب داد خوب من می خوام پیاده برم …یعنی به مسیری رو با اتوبوس میرم باقیشو پیاده… تو با من بیای اذیت میشی …
رمان رحیل ن_فردین فر
برای لحظه ای مردمک چشمانش در جا ثابت ماند و او خیره به چشمانم با لحنی قاطع ادامه داد برات یه تاکسی می گیرم بری دانشگاه منم … اگر از بی پناهی من خبر داشت
هرگز چنین پیشنهادی نمی داد. اگر از حال پر تشویش دلم خبر داشت هرگز اینطور تنهایم نمی گذاشت .
اگر می دانست من در آن لحظه شبیه پروانه ای هستم که تازه سر از پیله بیرون آورده و وحشت رویارویی با دنیای جدید
چه به روزگارش آورده هرگز وادارم نمی کرد تنها پرواز کنم. از شدت دل آشوبه بود که قدمی دیگر پیش رفتم اولب باز کرد
تا چیزی بگوید که همزمان لب های من هم جنبید و صدای من زودتر از او شنیده شد منم باهات میام …
حتی اگه مجبور باشم تمام راهو پیاده برم.