دانلود رمان ستاره ها مسیر را نشانت میدهند

دانلود رمان ستاره ها مسیر را نشانت میدهند
برای اندروید ،آیفون و تبلت
توسط: زهرا ارجمندنیا_فاطمه غنی
سبک رمان: عاشقانه
چکیده ای از رمان ستاره ها مسیر را نشانت میدهند
لبم را زیر دندانم کشیدم ، عاشق زبان رک و تیزش بودم ، خودش خوب می دانست چه
چیزی می خواهم که ان طور پر اخم نگاهم می کرد ، سرم را کج کردم و لا اله الا الهی
روی زبانش راند ، سر قلمش را به ظرف دواتش تکیه داد و صاف ترنشست ، نگاهم
کرد و من جایی میان ان عبای قهوه ای رنگش ، ان موهای سفید و محاسن یک دستش
انگار نفس کشیدم ، چقدر این مرد شبیه خدا بود.خدایی که بچگی هایم درون ذهنم
تصویرش را ساخته بودم .دلنشین و پر از ناز جواب نگاهش را دادم که اخم هایش کمی
باز شدند: چی می خوای از جونم بچه؟
دلم گس بود ، طعم خرمالوهای درخت مجاور حیاط ، یک ساعته تمام برای همین این جا
نشسته بودم: فقط اون تابلو..
سری برایم تکان داد و به پشتی قرمز پشتش که مادر برایش درون ایوان گذاشته بود
تکیه زد: می دونی که قولش و به اون دادم ، چرا می خوای اذیتش کنی؟
لبخندم پررنگ تر شد ، می توانستم چشمان عصبی و خاکستری رنگش را تصور
کنم.احتماال دقیقا شبیه یک گرگ درنده بعدش نگاهم می کرد…دست کمی هم نداشت البته
و انگار دلم با خودم هم لج کرده بود.مثال کمی عصبی می شد ، کمی چشم تنگ می
کرد..کمی رگ هایش بیرون می زدند ، مگربه کجای دنیا برمی خورد؟نفسم را بیرون
فرستادم : نمی خوام اذیتش کنم ، اما خب..حریص داشتنشم.
دانلود رمان ستاره ها مسیر را نشانت میدهند زهرا ارجمندنیا_فاطمه غنی رایگان
دستش را روی محاسنش کشید و دقیق تر نگاهم کرد : چطور از وقتی فهمیدی اون تابلو
رو خواسته حریصش شدی؟قبل اون حریص نبودی بابا جان ؟
قلمش را برداشتم ، به سر سیاه شده و کامال حرفه ای تراش خورده اش خیره شدم فقط
برای این که نگاهم درون نگاه مچ گیرانه اش ننشیند : اون تابلو مال نرگس جونه ، منم نوه ی ارشدم..هرجور حساب کنین حق منه اقاجون!
دانلود رمان اجبار هوس
دانلود رمان طنین یک فریاد