دانلود رمان پاد ساعتگرد

دانلود رمان پاد ساعتگرد
برای اندروید ،آیفون و تبلت
توسط:سرو روحی
سبک رمان: عاشقانه
چکیده ای از رمان پاد ساعتگرد
بیسکوییت هایم را دو تا یکی توی دهانم بردم و اجازه دادم ، چای سرد شده ام
همانطور سرد به حال خودش روی میز بماند شیدا خمیازه ای کشید و من با دهان پر بی توجه به خرده
بیسکوییت هایی که به! مقنعه ی سیاهم چسبیده بودند ، رو به شیدا گفتم: دور اینم خط بکش
و انگشت سبابه ام را روی آگهی نشاندم و گفتم: این جا هم نزدیکه هم مترو خورش خوبه
شیدا بی حوصله در جواب اشتیاقم برای آنکه با مارکر نارنجی دور چیزی که
میگفتم خط بکشد ، تنها نالید : چشمهای کورتو باز کنی میبینی نوشته نیروی….
دانلود رمان خون بس
دانلود رمان اجبار هوس
دانلود رمان چند درجه بالاتر از غرور
بخشی از رمان
بعضی وقت ها شک میکردم که برادرم است یا پدرم هرچه بود، بزرگتری کردن را بلد بود، ادا درنمی آورد ، کارش را
خوب انجام میداد
دو قاشق خوردم و خودم را عقب کشیدم و به آن زن ها زل زدم که راهنمایی کرد: به شماره ی پرونده اشون زل بزن
شماره ی پرونده ی سه زن پشت سر هم بود . سهیال، فرحنازو منا . اینم پرونده ی شوهراشون-
. کاغذ ها را جلویم گذاشت و به شماره ی سه مرد اشاره کرد
پرونده زن ومرد رقمشان مشترک بود … پرونده ی نورالدین اعداد
و ارقامش ساختگی به نظر می رسید وبا کاغذپاره هایی که متعلق
به فرحناز بود دنیا دنیا فاصله داشت . شروع پرونده ها با عدد سه
شروع میشد و انتهایش به دو صفر
ختم میشد، برای نور یک عدد هچل هفت بود که به نظر می آمد
؛ آخ خدایا
دستی به گلویم کشیدم : یعنی نمیدونه نقشه است؟ مگه میشه انقدر گاو باشه که نفهمه ؟
-وقتی یکی بهت امید میده که تو چهل و سه سالگی برخلف
تصورت که خیال میکنی حتی زن تو راضی نمیتونی بکنی با این
حال ناقص نیستی ترجیح میدی نیمه ی پر لیوان و ببینی ، بعدشم
که زنت حامله میشه خوشحال میشی و غررو مردونه ات بهت
برمیگرده که نازا نیستی ! اجاقت کور نیست و درنهایت ترجیح
دانلود رمان پاد ساعتگرد سرو روحی
میدی به اسنادی که موجوده اعتماد کنی ! حتی اگر زنت یه آدم
خیانت کار باشه بازم میپذیریش چون خیال میکنی خب بچه ی توئه توی رحمش !
میتونی به خاطر این نیاز به پدرشدن ببخشیش
هوم؟
دستی به گلویم کشیدم
شامش را تمام کرد ، بدون جمع کردن بشقاب و قاشق و چنگالش
به سالن رفت، نگاهم دنبالش بود، یک کوسن زیر سر بتی گذاشت..