دانلود رمان یک شب بارانی بی همه چیز از نیلوفر قنبری

دانلود رمان یک شب بارانی بی همه چیز از نیلوفر قنبری
ژانر : عاشقانه،هیجانی،معمایی
خلاصه رمان یک شب بارانی بی همه چیز
عاشقانهای بی تکرار از دختری به اسم نازار که عاشق پسری ساده و مهربونی به اسم الیاس میشه که
زندگیش پر از رازهای مخوفه و خودش بیخبره. همه چیز از یک شب بارونی شروع میشه و در ادامه به یک
آسایشگاه روانی میرسه؛ جایی که نازار پرستار پیرزنیه که رازی بزرگ تو سینهش داره که اگر بگه
زندگی خیلیها نابود میشه…
رمان پیشنهادی:
دانلود رمان خون بس
دانلود رمان دچار
ربخشی از رمان
ترمز دستی را که کشید، آسمان برقی زد و همه جا روشن شد.
دستگیره را کشید و پیاده شد. صدای غرش رعد لرزه به اندام آسمان زد. باد توی صورتش شلاق زد.
به سرعت کلید در قفل درب بزرگ و سیاه انداخت اما قبل از چرخش کلید، در باز شد.
سلیمان در را کامل باز کرد. در حالی که با عجله قفل بالای لنگه ی دیگر در را باز می کرد، شنید :
– ا بابا سلیمون؟ نخوابیدی هنوز؟
سلیمان ایستاد پس دیوار و در را نگه داشت تا باد آن را نبندد.
– چقدر دیر اومدی امشب باباجان؟ بدو بیارش تو. الیاس فورا ماشین را توی حیاط کشاند و سلیمان با
دستهای لاغر و پرچروکش فرز در را بست. از ماشین پیاده شد. چند قطره که به صورتش خورد
فهمید باران شروع به باریدن کرده است.