دانلود رمان کاواک از کیمیا صباغ
دانلود رمان کاواک از کیمیا صباغ
ژانر عاشقانه
خلاصه رمان کاواک
کاواک (سافل) رمان جدیدی که روایتگر دختری بیست و سه ساله به اسم پریزاد شاه عبدالهی را بازگو می کند که در یک شب زمستانی ربوده
و به اجبار گرفتار یک مرد پنجاه ساله میشه، پریزاد دختری پربغض که دچار بیماری ایدز میشه، این در حالی که پریزاد شش ماه بارداره و
برای حفظ ابروی خانوادش به اجبار با مردی که توانایی راه رفتن نداره ازدواج می کنه …
رمان پیشنهادی
دانلود رمان بیوه برادرم
دانلود رمان خون بس
بخشی از رمان
تهران
ماتیک را با دقت هرچه تمام تر روی لب هایش کشید از آینه نگاهی به چهرهی حاج علی انداخت ماتیک را درون کیف
دستی اش سُر داد و با خنده گفت چه با دقت نگاه می کنی حاج علی
اخم هایش را در هم کشید و گفت همین جوریش آینه ی دِق هستی دیگه الزم نیست اون زهرماری رو بمالی
کیف دستیاش را روی میز شیشهای گذاشت، روی نشیمن کرم
رنگ نشست، با متانت پایش را روی پا انداخت و گفت
چیه حاجی؟ نکنه قرمز دوست نداری؟
روی صندلی راحتی نشست، پیپش را گوشه ی دهانش گذاشت و روشن کرد آرام پرسید
چی باعث شده از اون سر شهر کوبیدی اومدی این سر شهر؟
نفس عمیقی کشید و گفت خبر داری پسرت قلبش رو عمل کرده؟
رمان کاواک کیمیا صباغ
سرش را تکان داد
بی خبر نیستم
پوزخندی زد، نتوانست خودش را کنترل کند و گفت می دونم که نوچههات خبر اوردن برات نیاز نیست خودت رو
بزنی به کوچهی علی چپ حتما اینم میدونی که نزول کردم فنجان قهوهاش را به لب هایش نزدیک کرد و گفت
خب این پا و اون پا نکن، یه کَلوم حرفت رو بزن دختر چشمانش را روی هم فشرد، اشعه ی خورشید از پنچرهی بزرگ
عمارت بر چشمانش می تابید، از جایش بلند شد پردهی سفید رنگ را کشید و همان طور که پشتش به حاج علی بود گفت
پول لازمم، ندم میافتم هلوفدونی
