دانلود رمان راهی به دل ابریشم از مریم ثروت

دانلود رمان راهی به دل ابریشم از مریم ثروت
ژانر : عاشقانه،هیجانی
خلاصه رمان راهی به دل ابریشم
راجب ابریشم فخاری دختر اصیل زاده یاغی و سرکشِی هست که پدرش و به تازگی از دست داده و مادرش قصد ازدواج مجدد داره
هرمِس پسر زال جذاب ولی خیلی وحشیِ که بلا به جون ابریشم شده و میخواد هرجوری که
شده..
رمان پیشنهادی:
دانلود رمان اجبار هوس
دانلود رمان مثل پیچک جلد دوم
بخشی از رمان
با همان لباس مشکی و عکسی که میان انگشتانم فشرده میشد از پله های پشت بام باال رفتم. صدای کوبش آهنگ طبقه
پایین سرسام آور بود. به محض بازکردن درب پشت بام، باد خنکی وزید و بوی گل های شب بوی حیاط بزرگ عمارت
فخاری را برایم به ارمغان آورد. با چشمانی پر از اشک به فضای مقابلم خیره شدم و عکس پدرم را در دست فشردم.
با افکاری متوهم گونه قدم جلو گذاشتم.فکرم م ی پرید و هربار خاطره ای در ذهنم پررنگ می شد. یاد لبخند هایی که تا چند
ماه پیش برای لحضه ای از رو ی لب پدرم محو نمیشد. پدری که عاشقانه اورا میپرست یدم و مادری شیرین ..
اما حال ورق ها برگشته بود. پدرم در یک تصادف فوت کرد و امشب شب نامزدی مادرم با مرد جدیدی بود. آن هم نه هر
مردی ، بلکه مردی که سالیان سال رقیب جدی پدرم به حساب می آمد.
رمان راهی به دل ابریشم مریم ثروت
دیگر به لب پشت بام رسی ده بودم. بدون یک لحظه فکر نرده را گرفتم و از روی آن رد شدم. حال هیچ حائلی بین من و
افکار پریشانم نبود. آخر مگر چند وقت از مرگ پدر مهربانم می گذشت که پریچهر حاضر به ازدواج با رقیب پدرم شده
بود؟ افکاری عجیب ذهنم را پر کرده بود. دلم می خواست بمیرم و پی ش پدرم بروم. اصالً همان بهتر مادر بی وفایم را با
فاسقش تنها رها کنم. بگذار با یار جدی دش در کثافت شان غرق شوند. نرده ها را گرفتم و سینه ام را جلو بردم حال از
آن زاویه زمین زیر پایم بود. تنها کافی بود. دست هایم را باز کنم و تمام !
-داری چه غلطی می کنی
رمان قبلیرمان بعدی