دانلود رمان روزگار ماهین از معصومه راهپیما (کهربا)

دانلود رمان روزگار ماهین  از معصومه راهپیما (کهربا)

دانلود رمان روزگار ماهین از معصومه راهپیما (کهربا)

ژانر : عاشقانه،ازدواج اجباری

خلاصه رمان روزگار ماهین

ماهین به درخواست پدرش مجبور به پذیرش ازدواج اجباری میشود، ورود او به خانه مجلل و پرجلال پیرمردی

خوشتیپ و مقرراتی او را وارد دنیایی جدید میکند. ازدواج برنامه ریزی شده

رمان پیشنهادی:

دانلود رمان بیوه برادرم

دانلود رمان تن پوشی از هوس

بخشی از رمان

نمی دانم چی شد که این همه ظلم و ستم را قبول کردم. شاید پیش خودم فکر میکردم دارم کار درستی انجام می دهم.

حالا درون آن اتومبيل لعنتی سیاه رنگ نشسته بودم، و به مکان نا معلومی که حتی یک بار هم نرفته بودم، می رفتم.

باورم نمیشد که پدرم با من این کار را کرد. یعنی من چه گناهی کرده بودم؟

شاید اصلا بچه ی پدر نبودم.. آه باز این فکر آمد سراغم، و با آن که می دانستم من از گوشت و خون پدرم هستم

بازهم برای خودم اراجیف می بافتم. اتفاقی بود که افتاده. پس باید می رفتم تا ببینم چه پیش میاد. خسته بودم آخر

خیلی یکهویی راه افتاده بودم … از صبح که سرکار رفته بودم حتی به وعده درست غذا هم نخورده بودم

رمان روزگار ماهین معصومه راهپیما (کهربا)

دلم بد جور ضعف میرفت. چشمانم دوتایی می دید. به خاطر هیجان و استرسی که داشتم گلویم خشک شده بود.

دلم میخواست بخوابم. حالا که کاری از دستم بر نمی آمد، لااقل تا رسیدن به آن جهنم باید می خوابیدم.

اما امان از این شکم گرسنه که آرام نمیشد. از داخل کیفم بسته نیمه بیسکویت را بیرون آوردم و شروع به خوردن کردم

بیسکوییت ساقه طلایی که فکر میکنم از یک هفته پیش در کیفم مانده بود. جالب است که آن لحظه برایم حکم چلو کباب را داشت.

با ولع می خوردم. نمی دانم در این موقعیت جدید؛ این حجم از سردرگمی طبیعی بود

امتیاز این رمان چند ستاره است ؟

امتیاز کل : 2 / 5. تعداد رای : 1

نظرهای کاربران