دانلود رمان اوپال سیاه از فاطمه سیفیان
دانلود رمان اوپال سیاه از فاطمه سیفیان
ژانر : عاشقانه،تخیلی
خلاصه رمان اوپال سیاه
هونیا دختر انسانی که بعد ازدواجش به طور اتفاقی متوجه میشه همسرش، آزاد، گرگینه ی آلفاست!
از ترسش فرار میکنه اما آزاد میفهمه و برش میگردونه و در این بین با حامله شدنش، اونم سه قلو!
ماهیت اصلی هونیا کم کم نمایان میشه اما برخلاف تصور بقیه، هونیا گرگینه نیست برای اینکه جونش در امان بمونه باید
توی همین دوران حاملگی توسط گرگ آزاد تبدیل بشه و این خیلی خطرناکه اما…
رمان پیشنهادی:
دانلود رمان شدم دختر شیراز
دانلود رمان بیوه برادرم
بخشی از رمان
هونیا خواب رفته بود اما بدون اینکه حداقل کمی از دلخوریش کم بشه در اتاق زده شد، آروم طوری که بیدار نشه
گذاشتمش رو تخت و پتو رو کشیدم روش، با اینکه اواسط تابستون بود ولی با وجود سرمایی بودنش
حتما باید یه چیزی روش مینداختیم از اتاق بیرون رفتم و جاوید و دم در دیدم،
اشاره کردم که بریم پایین…. با ورود به سالن همه ی نگاه ها برگشت سمتمون، علاوه بر خانواده، اعضای اصلی گله هم حضور داشتن،
حدسش رو میزدم که برسام خبرشون کنه، همگی با ورود ما بلند شدن و اولین نفر برسام بود که شروع به حرف زدن کرد: گفتم اعضا رو جمع کنم که
در این باره به یه نظری برسیم. اخمامو کشیدم تو هم و گفتم: دستپاچه یکم جلو اومد:
رمان اوپال سیاه فاطمه سیفیان
مثلا اینکه همه رو باهم تو حالت گرگمون ببینه بهتر از اینه بعدا تک تک ببینه و شوکه بشه و
اینکه بتونه دشمنامونو تشخیص بده. روی نزدیک ترین مبل نشستم و اشاره کردم که بشینن.
_هونیا فعلا آمادگی اینو نداره که همه رو تو حالت گرگ ببینه، اون هنوز منم تو این حالت ندیده. پرهام از انتهای سالن به حرف اومد.
_ به نظر من فعلا برای این کارا زوده، اول باید متقاعد بشه
