دانلود رمان کلبه از زهرا اسماعیل زاده

دانلود رمان کلبه از زهرا اسماعیل زاده
ژانر : عاشقانه،هیجانی،انتقامی
خلاصه رمان کلبه
هاله دختری که دیوانه وار عاشق علیرضا بابا لنگ دراز دوران کودکی هایش بود اما درست زمانی که نتیجه این عشق در لباس سفید
زیبایی بود علیرضا بیخبر و با قصاوت تمام هاله را ترک کرده و بی آبرویی بزرگی را برای او به ارمغان می آورد و هاله ای که کینه
و انتقام از علیرضا مخیله اش را پر کرده اما با برگشت ناگهانی علیرضا و ادعاهایش بازی جدیدی برای آنها آغاز میشود
رمان پیشنهادی:
دانلود رمان خانزاده مغلوب
دانلود رمان شدم دختر شیراز
بخشی از رمان
از عمق جانش داد کشید ولی فقط آوای خفه ای از واژه ی «بابا» به گوش رسید دستش روی خاک مشت
شد! کجا بود؟
خواب بود یا بیدار؟ بابا که مرده بود بوی گلاب زیر دماغش می زد خواب ها مگر بو
داشتند؟ کابوس بود یا بیداری؟ نور خورشید وسط تاریکی خواب توی چشمش خورد کسی کنار گوشش
جیغ می کشید «هادی»! صدای مامان طاووس بود
لبش خشک بود مثل خاک دهنش مزه ی خاک می داد
دست هایش مشت شد و خاکی بر سرش ریخت و باز جیغ زد :« بابا»
سیاهی چادر زن ها احاطه اش کرده بود نفس نداشت دیگر
رمان کلبه زهرا اسماعیل زاده
دهانش را باز کرد دستانش را پیش برد باید از میان این سیاهی ها راه پیدا میکرد عرق کرده بود
میان تلاشش دستی آمد و کشید دستی مردانه با انگشتانی کشیده و استخوانی ،این
دست را کجا دیده بود ؟ کجا دیده بود که با جزییات یادش بود؟
دست دور مچش حلقه شد و صدای توی سرش پیچید: برید کنار برید کنار هاله ؟ هاله جان ؟
از لای چشم های تار از گریه اش صورت علیرضا را دید علیرضا بود!
خندید وسط گریه خندید و لب زد «علیرضا» کسی با تمام قدرت بازوهایش را گرفت