دانلود رمان خرمالوی گس از معصومه راهپیما (کهربا)

دانلود رمان خرمالوی گس از معصومه راهپیما (کهربا)
ژانر : عاشقانه،اجتماعی
خلاصه رمان خرمالوی گس
درباره دختری مغرور و سخت گیر به اسم ماهین که زمانی که برای یه مسافرت کاری برنامه ریزی میکنه و برای تهیه بلیت هواپیما
به اژانس هواپیمایی مراجعه میکنه ناگهان تیری از غیب میرسه و میخوره بهش تیری ک مقصدش مردی بوده که همزمان با
ماهین قصد ورود به اژانسو داشته ماهین بعد شش روز ک از کما درمیاد با دوستای مرد اشنا میشه مرد مرموزی که چیزی
ازش نمیدونه و حتی یکبار هم سراغش نیومده و فقط دوستاشو فرستاده عیادت این مرد کیه؟؟
رمان پیشنهادی:
دانلود رمان مرگ خورشید
دانلود رمان چند درجه بالاتر از غرور
دانلود رمان توتیای چشمم
بخشی از رمان
سرب داغ است. کاملا برعکس تاثیرش بر تن آدم. وقتی به سرعت نور وارد تن آدم می شود. اول آنقدر داغی که نمی فهمی چه شده.
بعد در چند ثانیه از نوک انگشتان پاهایت شروع می کنند به سرد شدن. درد را با تمام ذات و جسمت حس می کنی. عمق درد را.
خود واقعی درد را. سلول به سلول. داغی تبدیل به سرمای عجیبی می شود. جولان می دهد تا برسد به قلب و تپش های قلب آدم را کند می کند.
بعد گذرش را تندتر طی می کند تا برسد به چشم ها.
رمان خرمالوی گس معصومه راهپیما (کهربا)
یکهو چشم ها از حدقه بیرون می زنند. یخ زدگی تبدیل به لرز می شود. بعد جایی از تن خیس می شود از مایعی شور و سرخ. خون!
مایه ی زندگی. همیشه برایم سوال بوده که چرا رنگ خون باید سرخ باشد؟! مثل رودی باریک از جایی بیرون می پاشد.
بعد زبان گس و گلو خشک می شود. چشمان آدمی خمار می شوند. خوابت می گیرد و بعد چشمانت بسته می شود.
و نمی دانی زنده ای یا مرده. مثل من که تا چشمانم بسته می شود فقط به دنبال یافتن نور هستم.
حتی در این حالت هم موهای سیخ شده ی تنم و مور مور شکمم را حس می کنم. صداها در هم می پیچند.
رمان قبلیرمان بعدی