دانلود رمان باورش کردم از آیدا داداشی

دانلود رمان باورش کردم از آیدا داداشی
ژانر :عاشقانه،اجتماعی
خلاصه رمان باورش کردم
یه صدای هایی میشنیدم نمیذاشت بخوابم یه چیزی شکست چشام باز کردم مثل برق گرفته ها
ازتختم بلند شدم رفتم کنار پنجره اتاقم درست شنیده بودم صدای شکسته شدن ساعت بزرگی
که ازکامیون داشتن میاوردن پایین وبی احتیاطی یکی از کارگرا باعث همچین اتفاقی شده بود
درهمین حین در حیاط باز شده ویه پسره عصبانی که ازشدت اعصبانیت…
رمان پیشنهادی:
دانلود رمان فصل انتظار
دانلود رمان من پلیسم
دانلود رمان بحران زده
رمان باورش کردم آیدا داداشی
بخشی از رمان
یه صدای هایی میشنیدم نمیذاشت بخوابم یه چیزی شکست چشام باز کردم مثل برق گرفته ها
ازتختم بلند شدم رفتم کنار پنجره اتاقم درست شنیده بودم صدای شکسته شدن ساعت بزرگی
که ازکامیون داشتن میاوردن پایین وبی احتیاطی یکی از کارگرا باعث همچین اتفاقی شده بود
درهمین حین در حیاط باز شده ویه پسره عصبانی که ازشدت اعصبانیت تمام پیشونیش چروک
شده بود هجوم اورد سمت کارگره ویغشو گرفته بود وتکونش میداد دلم به حال کارگره سوخت
اون گناهی نداشت حتما جابجا کردن اون ساعت به اون بزرگ سخت بود که شکسته شده بود
ازکنار پنجره فاصله گرفتم ورفتم از اتاقم بیرون سمت پذیرایی وارد شدم دیدم مامان تو
اشپزخونست ودحال درست کردن نهار بود ازپشت رفتم بغلش کردم ویه بوسه به صورتش زدم
مامانمو خیلی دوست داشتم بهترین مامان دنیا بود گفتم :مامان آنیسا کو پس مامان:عزیزم رفته
دانشگاه کلاس داشت امروز صبح اصلا یادم نبود گفتم:مامان مثل اینکه همسایه جدید داریم
مامان:ازکجا میدونی دختر
من:مامان تواتاقم میخواستم بخوابم که سروصدا اسباب کشیشون نذاشت رفتم سر پنجره دیدم
دارن وسایلاشونا از کامیون میارن پایین فک کنم یه پسره بداخلاقم دارن
مامان:اینو دیگه از کجا فهمیدی دختره شیطون..