دانلود رمان کافه چی از ارغوان ۱۳۶۷

دانلود رمان کافه چی  از ارغوان ۱۳۶۷

دانلود رمان کافه چی از ارغوان ۱۳۶۷

ژانر : عاشقانه

خلاصه رمان کافه چی

حاضرم ذره ذره وجودم فلج بشه ولی نشنوم، نبینم، حس نکنم، تو یک کلوم نمونم،

اگه قراره تو اون کافه بمونم…تلخ تر از قهوه های اون کافه، حال و روز این روزای منه،

زهر تر از اون زهر ماریا، سرنوشت همیشگی منه… درمورد یه دختر نابینا که

نابیناییشاشو به لطف کسایی داره که فقط برای یک شب و از قضا در عرض

یک لحظه از همون یک شب ، بهش هدیه میدن , و حالا….

رمان کافه چی ارغوان ۱۳۶۷

رمان پیشنهادی:

دانلود رمان مثل پیچک

دانلود رمان خون بس

بخشی از رمان

باز دوباره این درِ لعنتی باز شد ، صداي قیژ قیژش روانیم می کنه اصلا انگار

که دارن روي مغز سرم ناخن میکشن ، آره یه نفر فقط داره رو همون شیاراي

مغزم چنگ میندازه کاش لا اقل یه لایه از روش رو بر می داشت

واسه خودش ولی این طوري نصف و نیمه منو این مغز وامونده رو به حال خودش رها نمی کرد.

_ دختر بلند شو ببینم باید لباساتو عوض کنمو این زخماتو پانسمان کنم ؛

پاشو پاشو تا دوباره عفونت نکرده و کار ندادي دستمون!

بازم صداي ناهنجارو گوش نخراشیده این زنَک بلند شد ،

صد رحمت به همون قیژقیژ لولاي در .اصلا حالا که
دقیق و منصفانه نگاه می کنم می بینم حساسیتم به این دره

به خاطر آدمیه که پشتش قایم شده و حالا می خواد

بیاد تو. پـوف!فقط کافیه یه کلمه دیگه حرف بزنه تا دوباره

مثل دینامیت منفجر شمو سرش داد بزنم و مطمئنم

خیلی طول نمی کشه تا این فکرو عملی کنم.

_ دِ پاشو دیگه مگه با تو نیستم؟ کمـ ـرم نصف شده اینقد که

بد قلقی می کنی و خودتو مثل یه تیکه گوشت لُخم

میندازي رو تخـ ـت …پاشو، بلند شــــــو دیگه !

-ولم کن لعنتی…کسی مجبورت نکرده بیاي سراغ من. برو گمشو

بذار به درد خودم بسوزم فوقش می میرم تو هم

کمـ ـردرت واموندت خوب میشه …برو گمشو بیرون،…

صدات حالمو بهم میزنه داره عقَم میگیره ازت.

_از من حالت بهم نخوره اون واس بوي گند زخماته …

پاشو ببینم در ضمن من از تو دستور نمی گیرم پولمم جلو

 

امتیاز این رمان چند ستاره است ؟

امتیاز کل : 0 / 5. تعداد رای : 0

نظرهای کاربران