دانلود رمان سمپاتی  از زهرا نورمحمدی

دانلود رمان سمپاتی  از زهرا نورمحمدی

دانلود رمان سمپاتی  از زهرا نورمحمدی

 ژانر : اجتماعی،عاشقانه

خلاصه رمان سمپاتی

وقتی توی قصه‌ها از عشق در یه نگاه حرف می‌زدن پوزخند می‌زدم! تا اینکه توی سمپاتی

نگاه تو غرق شدم و فهمیدم زندگی می‌تونه با یه نگاه به مُردگی تبدیل بشه.

من از این فلسفه می‌ترسم، می‌خوام کمکم کنی، شاید بشه دوباره نفس کشید.

این رمان برگرفته از یک زندگی واقعی است، تقدیم به روح پاک بانوی عزیز

لیلا فرخی و خواهر زاده قشنگش…

رمان پیشنهادی:

دانلود رمان هاوام

دانلود رمان بعد از آن شب

دانلود رمان توتیای چشمم

بخشی از رمان

اتومبیل رو جلوی خونه پارک کردم و بیرمق پیاده شدم!

بابا مثل همیشه قبل از من سلام کرد. جواب سلامم هم از گرسنگی بی جون و کلافه بود! و انگار

بابا فهمید که قضیه از چه قراره. صبح صبحونه نخورده از خونه بیرون زده بودم تا الان که ظهر

شده بود چیزی نخورده بودم و حالا برای خالی کردن یخچال آمادگی کامل رو داشتم.

در حالیکه گوشی و عینکش رو از روی پیشخوان برمیداشت اضافه کرد: ناهارت داغه برو بخور!

ممنونی گفتم و سرسری دست هامو شستم و طبق عادت بالای سر قابلمه توی همون آشپرخونه

نشستم، اصلا حس اینکه پشت میز بشینم نبود. فارغ از هرگونه ظرافت دخترونه؛ درست عین یه

پسر لاابالی مشغول شدم.

بعد از وحشیانه میل کردن ناهارم به اتاقم که طبقه بالای پارکینگمون بود، نگاه سرسری به همه

چیز انداختم؛ خوشبختانه مرتب بود و احتیاجی به ترتیب دادن نداشت. اتاقم از اون خط قرمزای

وحشتناکمه که دربارهاش با خودمم شوخی ندارم، همش یه اتاق متوسط بود که بخاطر ریسه

های بنفش رنگی که دور تا دورش زده بودم بنفش و گاهی صورتی به نظر میاومد و جعبه های

تخم مرغی که با اسپری پرستیژ خاصی گرفته بودن و عکسهامو محصور کرده بودن؛ عاشق

عکس و عکاسی بودم، جدا از عشق وحشتناکم به کامپیوتر.بی حس افتادم رو تخت و درحالیکه…

امتیاز این رمان چند ستاره است ؟

امتیاز کل : 5 / 5. تعداد رای : 1

نظرهای کاربران

اولین نظر را در مورد این آهنگ شما ارسال کنین