دانلود رمان آرزو از لی لی نیکزاد

دانلود رمان آرزو از لی لی نیکزاد
ژانر : اجتماعی،عاشقانه
خلاصه رمان آرزو
داستان در مورد زندگی دختری به اسم مرضیه است دختری که وابستگی خاصی
به یگانه برادرش محمد داره و این باعث می شه نتونه ازدواج محمد با یک فرد
غریبه رو بپذیره اما عروس خانواده، کارون، با اومدنش ذهنیات مرضیه رو
به هم میریزه و خانواده اش تحول بزرگی در شخصیت دختر داستان
ایجاد می کنند و…
رمان پیشنهادی:
دانلود رمان حسابدار زیبا
دانلود رمان معشوقه رئیس
دانلود رمان لب اناری
دانلود رمان همخواب اجباری
بخشی از رمان
به زور رخت خوابم را روي زمين پهن كردم و افتادم
تا آمدم چشمم را روي هم بگذارم ، صداي محبوبه در آمد:مرضي ؟
غريدم : زهرمار!
صدايش از بالاي سرم مي آمد ، حتما باز از تختش آويزان شده بود : تو رو خدا ! 5 دقيقه !
– فردا صب بگو !
صدايش دور شد : باشه فردا نگي اين كيه بهت زنگ مي زنه ها !
مثل فنر از جا پريدم : باز چه غلطي كردي ؟
– باز ؟ من تا حالا چكار كردم ؟
كنارش روي تخت دراز كشيدم : هيچ كار ، حالا بگو چه گلي به سرم زدي ؟
پشتش را كرده بود به من و آرام حرف مي زد : به خدا نمي دونم شماره امو از كجا آورده
دو روزه صب و شب زنگ مي زنه ،
اصرار مي كنه باهاش حرف بزنم
آهي كشيدم : خب باهاش حرف بزن ، چارتا دري وري بش بگو ، ول مي كنه !
– دري وري بش گفتم ، به نظرش بامزه اومد
از تختش پايين آمدم : باشه ، فردا كه زنگ زد ، گوشي رو بده به من ،
كاري مي كنم كه بامزگي از يادش بره !
همين كه سرم را روي بالش گذاشتم خوابم برد
يا پيغمبر ! اين ديگر چه بلايي بود ؟! سرم را بين بالش گذاشتم و
بالش را روي گوش هايم فشار دادم ، ولي هنوز هم صدايش را
مي شنيدم ، جيغ كشيدم : دست از سرم بردار!
ولی اون عین خیالش نبود..