دانلود رمان همان همیشگی از طناز فلاح تفتی لینک مستقیم

دانلود رمان همان همیشگی pdf از طناز فلاح تفتی لینک مستقیم
نویسنده این رمان طناز فلاح تفتی میباشد
ژانر : عاشقانه/اجتماعی
خلاصه رمان همان همیشگی
قطره اشکی از میان مژههای تاب خوردهاش خزید و به روی گونهاش سر خورد.
لرزش دستانش یک طرف و زمستانی که خیلی زودتر به وجودش رخنه کرده بود، یک طرف دیگر.
خودش را لبهی یک پرتگاه حس میکرد؛ که نه راه پیش داشت و نه راه پس…
به راستی که چرا زندگی با او یک بازی تلخ را شروع کرده بود؟ زندگیاش مانند یک مار پله شده بود؛
که تا چندقدم بالا میرفت و با امید آنکه دیگر نیش نمیخورد به راهش ادامه میداد؛
اما امان از روزی که مار نیشش میزد و همان مسیر چند ساله را در عرض چندثانیه باز میگشت!
رمان پیشنهادی:
دانلود رمان محکوم به مرگ
قسمت اول رمان همان همیشگی
شهرزاد سرش را تکان داد و شینا در را باز کرد. هر ثانیه برای شهرزاد، مانند یک ساعت، میگذشتند و
او گمان میکرد که خواب باشد. بعد از چندثانیه، در را کامل باز کرد و شهرزاد، او را در چارچوب در دید.
گمان میکرد که قفسه سینهاش به بالا و پایین حرکت میکند.
دستش را روی قلبش گذاشت و قدمی به جلو برداشت. درحالی که دستی به کراواتش میکشید،
نگاهی به او انداخت. از پایین به بالا براندازش کرد و سرش را به نشانهی تایید تکان داد.
لبخند کمرنگی، کنج لبش نشاند و دست گل را سمتش گرفت.
شهرزاد، دستش را دراز کرد و دسته گل را گرفت. گلهای رز صورتی را زیر بینیاش چسباند و
لبخند کمرنگی زد. نگاهی به او انداخت؛ اما دیگر او را ندید. برگشت و داخل سالن را نگاه کرد؛
اما او را پیدا نکرد. گرمی دستش را به روی گونهاش حس کرد. صورتش را برگرداند و با …