دانلود رمان بغض خاموش من از نازان محمدی
دانلود رمان بغض خاموش من از نازان محمدی
برای اندروید و کامپیوتر
ژانر : عاشقانه،ازدواج اجباری،بزرگسال
خلاصه رمان بغض خاموش من
نازان دختر خوشگل ۲۰ ساله ای که به اجبار نامادری با مرد مسن پولداری که قاچاقچیه، ازدواج می کنه و با فرار از خونه،
با امیر محمد مهراد خشن و سرد و مغرور آشنا می شه و دلش برای اون سُر می خوره در حالی که …
دانلود رمان هشتگ
دانلود رمان دلارای
بخشی از رمان
کف دستش رو روی صورتش کشید و اشک هاش رو پاک کرد. تمام صورتش خیس از اشک بود… دوباره به مامانش
نگاه کرد. اما انگار بغضش تموم نشدنی بود. با هر قطره ی اشکی که پاک می کرد، دو تا قطره ی اشک دیگه روی
صورتش سُر می خورد. سرش رو به عقب چرخوند تا چشم از نگاه دردمنده فرزانه خانوم بگیره…
وسط این همه بدبختی اکرم رو دید که بدو بدو داره یه لیوان آب می یاره، گوشت های شکمش به قول نیما مثل
ژله ی تازه گرفته تکون می خورد! دلش نمی خواست به سمت فرزانه خانوم برگرده و درد توی چشم هاش رو ببینه.
برای همین منتظر به اکرم نگاه کرد که به اونها برسه، اما وسط راه نرسیده اکرم یک دفعه در جا ایستاد. به اطرافش
نگاه کرد و انگار از تشنگی رو به مرگ باشه، همه ی آب توی لیوان رو یک نفس سر کشید! بعد هم انگار خیلی از
کار خودش تعجب کرد که مبهوت به لیوان خالی خیره ایستاد !
نمی دونست که اشک بریزه یا بخنده. خدا می دونه نرگس به کدوم عقل نداشته ی این دختر شک کرده بود که بتونه
نقشه ای هم داشته باشه! صدای توران حرص زده از پشت سرش به گوش رسید.
– آیکیو گفتم برو آب بیار بپاشیم روی صورت مرضی خانوم، نگفتم … پوف … ف! این بوم غلتون رو بکش کنار، رد شم
ببینم! لا اله الا الله
