دانلود رمان رفت اما این پایان نیست  

دانلود رمان رفت اما این پایان نیست  

دانلود رمان رفت اما این پایان نیست  نیایش آرا

 

ژانر :عاشقانه

خلاصه رمان رفت اما این پایان نیست

نفس دختر ای که از کودکی در عمارت تهرانی ها بزرگ شده … عاشق شهاب میشه ،

ولی بعضی وقت ها ادم هر حسی رو با عشق اشتباه میگیره ! مثل حس وابستگی …

شهاب نفس و ترک میکنه و شهراد پسر بزرگ تهرانی ها که از خیلی سال پیش عشق نفس و

تو سینه اش داشته میخواد نفس و هم عاشق کنه …

دانلود رمان تلاطم یک قلب

دانلود رمان اسیر یک روانی

بخشی از رمان

شهرام خان هم یه لبخند زد و تشکر کرد. یه بسته کوچیک تر هم داد به شهاب و گفت : قابل تو رو نداره شهاب جان !

شهراد هم با اکراه بسته رو گرفت و تشکر اروم ای کرد… از کوچیک بودن بسته مشخص بود ادکلن یا مثلا… فندک !

یه بسته کادو پیچ شده هم داد به مامان و گفت : بفرمایید لیلا خانوم قابل شما رو نداره !

مامان ازش گرفت و تشکر کرد. دو بسته دیگه هم از چمدون در اورد که یکی اش کوچیک تر بود…

پا شد و اورد داد یه لبخند زد و دندون های سفید اش و به نمایش گذاشت ! ، به من و گفت : امیدوارم خوشت بیاد.

به شهراد نگاه کردم که با اخم غلیظی نگاه ام می کرد… ازش گرفتم و تشکر کردم.

برگشت سر جاش و نشست. بعد از ده دقیقه شهراد نتونست تحمل کنه و اخرش گفت:

-نفس نمی خوای بری بخوابی ، دیر وقته ! فردا زود تر باید بریم شرکت !

خجالت زده یه نگاه به همه کردم… این دفعه خنده روی لب های شهاب بود و شهراد اخم داشت ! محترمانه می گفت برو بیرون.

 

امتیاز این رمان چند ستاره است ؟

امتیاز کل : 0 / 5. تعداد رای : 0

نظرهای کاربران

اولین نظر را در مورد این آهنگ شما ارسال کنین