دانلود رمان آیه و عالیجناب از راضیه درویش زاده

دانلود رمان آیه و عالیجناب از راضیه درویش زاده
ژانر :عاشقانه،اجتماعی،انتقامی،خانوادگی
خلاصه رمان آیه و عالیجناب
آیه دختری جوان که همسرش درست شب عروسی باعث قتل می شه و برای رهایی محبور به طلاق آیه و ازدواج
با شخصی دیکر می شه و آیه برای انتقام زندگی خودش و بهترین دوسش پا توی شرکت کسی می ذاره
که باعث بدبختی آیه و بهترین دوستش هست…
اون شخص کسی نیست جز «آیهان حکمت» مردی مغرور و خودخواه که…
دانلود رمان برگ زیتون
دانلود رمان تهاتر
بخشی از رمان
قدم های بلند برمیداشتم سرم پر از فکرهای جور واجور بود حرف های نگران کنندهی مامان که مثل همیشه دل نگران من و
تصمیمهای عجولانه ام بود سکوت بابا که نشونه ی تایید و اجازه بود و حرف های دل گرم کننده ی آوا حرف های خودم
که آماده کرده بودم برای حالا و یا حتى بدها یکی یکی و پشت هم توی سرم می پیچید با مغزی پر صدا و نگاهی مصمم و
جدی به رو به رو چشم دوخته بودم ماشینم رو دم در شرکت پارک کرده بودم از کنار نگهبان گذشتم؛
که با جمله ی مودبانه خواسته بود ماشین رو بیرون پارک کنم چرا که پارکینگ شرکت مخصوص کارکن
ها بود. نگاهم دقیق دور حیاط بزرگ شرکت چرخید ماشین اش رو دیدم و لبخندی حسرت آمیز روی لبم نشست اما به خودم
قول داده بودم سنگین و آروم باشم و اجازه ی زنده شدن احساساتم روندم.
به در اصلی رسیدم اتوماتیک باز شد وارد شدم دروغ چرا لحظه بی استرس به جونم افتاد اما خیلی سریع خودم رو جمع و جور کردم به خودم تشر زدم.
نترس آیه از هیچی نترس اون مرد هم مثل همه ی مرداس لولو خوره خوره که نیست
دکمه طبقه ۴ رو زدم و توی دیوار استیل آسانسور به خودم زل زدم. ندای از ته دلم گفت:
اون عالیجنابه محکم چشمهام رو روی هم گذاشتم. بسه آیه بسه به این چیزا فکر نکن اون ترسناک نیست اون ترسناک نیست تو میتونی خب؟
با صدای آسانسور چشم باز کردم برای التیام این ترس لعنتی لبخندی زدم اما به محض چرخیدن با دیدن شخص
رو به روم لبخند از روی لبهام محو شد.
قیمت۲۶۰۰۰
رمان قبلیرمان بعدی