دانلود رمان عاشق اسیر از نیلا

دانلود رمان عاشق اسیر  از نیلا

دانلود رمان عاشق اسیر از نیلا

 ژانر : عاشقانه،ازدواج اجباری

خلاصه رمان عاشق اسیر

داستان دختری است به اسم نازنین که بعد از سالها همراه پدرش به بهانه دیدار عمو و سال نو به ایران بر می گرده…

پدرش که یکی از بزرگ ترین کارخونه دارهاست، برای حفظ سرمایه و کارخونه اش تصمیم می گیره که دخترش با برادرزاده اش بابک ازدواج کنه…

نازنین که دختری سرزنده و شیطونه سعی می کنه زیر بار این خواسته نره. اما وقتی با تصمیم قاطع پدر مواجعه می شه، تصمیم می گیره

هر طور شده تن به این ازدواج نده و زمانی که می بینه پدرش برای انجام کارهاش دوباره ایرانو ترک می خواد کنه

از فرصت استفاده می کنه و در یکی ازاین روزا..

دانلود رمان آسمان خاکستری

دانلود رمان رگ پنهان

 

بخشی از رمان

به چهرش كه نگاه مي كنم…………… اه از نهادم بلند مي شه

از طرز حرف زدنش متنفرم…..انقدر تن صداش نازك و دخترون است كه گاهي صداشو نمي شنوم

مدل موهاشو اصلا دوست ندارم

دستاش خيلي ظريفن انگار تا به حال باهاشون يه ميخم بلند نكرده چه برسه به اجر

هيكلي و توپره….. ولي شكم نداره…اره شكم نداره چيزي كه من به شدت ازش بدم مياد

بهش نگاه مي كنم …..كنارمه… داره رانندگي مي كنه ……خيلي خيلي خوشحاله .. حقم داره اون خوشحال نباشه كي  باشه.

نیلاجون باشه

دوباره صورتمو بر مي گردونم و به جدول كشي هاي خيابون نگاه مي كنم

صورت كشيده و سبزه اي داره … چشماي قهوه اي

.موهاي مشكيشو فشن زده

نمي دونم چه اصراري به پوشيدن لباساي سفيد داره

دندوناي سفيدش بس كه رفته دندون پزشكي به سراميك كف اشپزخونشون گفته زكي…

مفت خوره خونه باباشه… اگه باباش نبود تا حالا از بي عرضگي خودش… جون به عزرائيل داده بود….

مثال مدير داخليه شركت باباشه

رمان عاشق اسیر از نیلا

كاش بابام به جاي اينكه سنگ اينو انقدر به سينه مي زد… سنگ منو به سينه مي زد حاال به سينه نمي زد به سرش مي

زد… فكر كنم به سرشم زده كه داره دستي دستي بد بختم مي كنه

همه چي از اين عيد نحس شروع شد …………اي كاش قلم پام مي شكستو نمي يومدم ايران ..

منو پدرم اي يه ۱۰سالي ميشه كه براي كار و زندگي از ايران رفتيم … مادرمم هم وقتي من ۸ ساله بودم تو سانحه

رانندگي جونشو از دست داد و براي هميشه تركمون كرد .. حالا فقط من موندمو پدرم

پدرم يكي از كارخونه داري مطرح و به نام بود…. و به قول معرف كارو بارش سكه است

و از اونجايي كه من تنها فرزند پدرم هستم بي برو برگردد وارث تمام ثروتش مي شم و همين امر باعث مي شه

خيليا سعي كنن به منو پدرم نزديك بش..

امتیاز این رمان چند ستاره است ؟

امتیاز کل : 2.5 / 5. تعداد رای : 2

نظرهای کاربران

اولین نظر را در مورد این آهنگ شما ارسال کنین