دانلود رمان آخرم روی تو دست گذاشتم  از MEENA

دانلود رمان آخرم روی تو دست گذاشتم  از MEENA

ژانر : عاشقانه

خلاصه رمان آخرم روی تو دست گذاشتم

آخ این ازدحام ترافیکی که منو کشته…

هر روز تو این جاده باید ماشین هارو تالشی بکنه….

بالاخره بعد رد شدن چند ماشینی که جلوم بود نوبت من شد تا برم…

پامو روی گاز گذاشتمو ماشینو روندم…

با سرعت بالا داشتم میروندم که یهو یه……

رمان پیشنهادی:

دانلود رمان خون بس

دانلود رمان چند درجه بالاتر از غرور

بخشی از رمان

با سرعت بالا داشتم میروندم که یهو یه دختر مقابل ماشینم ظاهر شد سریع پامو گذاشتم روی ترمز که با صدای

دلخراشی وایستاد….

عصبی از ماشین پیاده شدمو رفتم سمت همون دختر، سرشو پایین انداخته بود…

بازوشو کشیدم که سرشو بلند کرد با عصبانیت که تویی صدام مشهود بود گفتم:

– دختر جون مگه کوری ندیدی داره ماشین از جاده رد میشه که سرتو پایین انداختی و داری رد میشی…

بازوشو از دستم کشیدو گفت: – تو مگه کوری ندیدی من دارم از این جاده رد میشم که

پاتو گذاشتی روی گاز… الانم بجای اینکه معذرت بخایی اومدی گناه رو سر من میندازی….

– اول من داشتم رد میشدم که تو از روی جدول ها اومدی پایین…

– خب وقتی دیدی از روی جدول ها اومدم پایین ماشین رو ایستاده میکردی…

عصبی خندیدمو گفتم:

– مگه تو کی هستی که واس خاطر تو باید ماشینم رو

ایستاده میکردم ها؟؟!!

رمان آخرم روی تو دست گذاشتم MEENA

اونم مثل من خندیدو گفت:

– تو مگه کی هستی که من واس خاطر تو باید از روی جدول ها نمیومدم پایین ها؟؟!

صدای بوق چند ماشین که پشت سرم بود بلند شده بود و

راننده هاشون میگفتن باید ماشینم رو کنار ببرم…

عصبی به طرفش نگا کردم و گفتم:

– دختره پررو بجایی اینکه از من معذرت بخایی حرفم میزنی…

منتظر جوابش نشدمو رفتم سمت ماشین، سوار شدم و وقتی

از کنارش رد میشدم با صدای بلند گفت: – پررو خودتی عوضی….

عصبی دوباره پامو گذاشتم روی گاز و با سرعت بالا روندم.

لینک دانلود بزودی