دانلود رمان استخوان سوز از دل آرا دشت بهشت

دانلود رمان استخوان سوز از دل آرا دشت بهشت
ژانر : عاشقانه،انتقامی
خلاصه رمان استخوان سوز
مردی همسرش را که حامله بود، رها می کنه و به دنبال آرزوهای خودش میره و زن
که به خاطر ازدواج با همسرش از جانب
خانواده اش طرد شده بود بدون اون و با کمک داییش به زندگیش سر و سامون می
ده و بعد از سه سال با سهراب ازدواج می کنه،
اما زندگیش با سهراب هم چهار سال بیشتر طول نمی کشه و سهراب می میره،
حالا بعد از نزدیک به هشت سال همسر قبلی اش به ایران برگشته و طی
اتفاقاتی…..
رمان پیشنهادی:
دانلود رمان خانزاده مغلوب
دانلود رمان اجبار هوس
بخشی از رمان
به شیشه چسبیده بودم و جای خالی ماشین بابا را نگاه می کردم. باور نمی
کردم رفته باشد. نفس های عمیق و پیاپی می کشیدم تا بغضم را پس بزنم.
همین اول کار دلم تنگ شده بود .
چطور توانستم خودم را راضی کنم تا در هوایی نفس بکشم که پدرم در آن
حوالی نیست!
-مژده جان دایی برو بخواب فردا صبح زود باید بیدار بشی.
دوباره نفس عمیق کشیدم.
-چشم دایی.
رمان استخوان سوز دل آرا دشت بهشت
عقب کشیدم و پرده را انداختم. صدایش از توی آشپزخانه می آمد. به سمت
در رفتم و به او نگاه کردم که مشغول جابجا کردن ظرفها بود. لبخندی کل
صورتم را پوشاند.
-یه پا خانوم خونه شدی نه؟
چپ چپ نگاهم کرد.
-برو پدرسوخته زبون نریز. مسواکتو گذاشتم توی لیوان. تختتم مامانت…
-اوکی… شب بخیر.
چرخیدم و نگاهش را به دنبال خودم کشاندم. با همان »پدرسوخته« اول
جمله اش دلم گرفته بود. دست خودم نبود..