دانلود رمان حامی عشق از رضوانه

دانلود رمان حامی عشق از رضوانه
ژانر : عاشقانه
خلاصه رمان حامی عشق
هانیه که دانشجوی رشتهی ادبیاته از سال اول دانشگاه در برابر اصرار خانواده مبنی
بر ازدواج و دیدن خواستگارا مقاومت کرده ، تا اینکه بحث خواستگاری حامی پسرعمهاش
که تا اون زمان به دلیل خطرناک بودن شغلش از ازدواج سر باز میزد مطرح میشه
هانیه میفهمه که نسبت به حامی یک حس هایی داره تصمیم میگیره
جواب مثبت بده که با خواستهی حامی دچار تردید میشه!
رمان پیشنهادی:
دانلود رمان آخرین قطره اشک
دانلود رمان آتش دل
دانلود رمان شوخی عاشقی
بخشی از رمان
مثل همیشه بعد از اتمام کلاس به سمت خروجی پارکینگ که مخصوص اساتید بود
رفتمدلم میخواست زودتر به خونه برسم و تا شب کمی استراحت کنم تا وقتی حامی اومد
خسته نباشماینبار ماموریتش چهل روزی طول کشیده بوداین مدت مثل هر وقت دیگه
ای که به ماموریت میرفت به خونه ی حاجی بابا میرفتم تا شب هامو تنهایی سر نکنماما
آخرین بار یعنی هفته ی پیش که تماس گرفته بود گفته بود ان شاء الله هفته بعد چهارشنبه
تا آخر شب میرسه خونه و از اونجایی که هیچ وقت بدقولی نکرده بود و من مطمئن بودم
امشب میاد تصمیم گرفتم مستقیما به خونه خودمون برم و برای استقبال از همسرم آماده
بشمهنوز ماشین و روشن نکرده بودم که صدای موبایلم از توی کیفم بلند شدموبایل و
از کیف خارج کردم و با دیدن شماره حاج بابا فورا جواب دادم:
– سلام حاج بابا خوبید؟شرمنده یادم رفت بگم امروز نمیام خونتون منتظرم نباشید
حاجی بابا با صدایی گرفته گفت:سلام بابا جان هانیه جان بابا نرو خونه خودتون بیا
اینجا
با استرس گفتم:چیشده حاج بابا؟اتفاقی افتاده؟
حاجی بابا که سعی میکرد با آرامشش به منم آرامش بده جواب داد: نگران نباش بابا جان
بیا اینجا بهت میگم
– آخه من تا برسم اونجا که از استرس میمیرم حاج باباتو رو خدا اگر چیزی شده بهم
بگید
حاج بابا نفس عمیقی کشید و انگار زیر لب ذکر گفت و بعد جوابمو داد:از سپاه زنگ
زدن مثل اینکه حامی یه مقدار زخمی شده امروز منتقلش کردن تهران گفتم بیای اینجا تا