دانلود رمان قانون شکنان عشق از noghre

دانلود رمان قانون شکنان عشق از noghre
ژانر : عاشقانه
خلاصه رمان قانون شکنان عشق
داستان درمورد یه دختر به اسم دریاست که مادرش اون و خواهرش بهار رو توی هشت سالگی
تنها گذاشته پدرش معتاده و چندین بار میخواسته اون و بهار رو بخار پول موداش بفروشه..
این دریای داستان ما دختر شیطونیه ولی خیلی سختی کشیده خیلی هوای خواهرش رو داره
ولی طی یه سری اتفاقات فکر میکنه که عاشق یه اقا پلیسه به اسم برسام شده ولی….
ولی یه اتفاق خیلی مهم می افته که دریا از طریف برسام مادرش رو پیدا کنه و امتحانی
که باید به برسام پس بده ببینه واقعا عاشق برسام هست یه نه ولی با این امتحانی که
برسام ازش میگیره به کل مسیر زندگی دریا عوض میشه و دریا هویت اصلی خودش رو پیدا میکنه ….
رمان پیشنهادی:
دانلود رمان مثل پیچک
دانلود رمان چیاکو
بخشی از رمان
بهار- من عاشق شعر هاي فروغم… خیلي قشنگه
لبخندي زدم و به بهار نگاه کردم و دستي به موهاي بورش که به زيتوني و طاليي میخورد کشیدمو گفتم- منم شعر
هاي فروغ رو دوست دارم
بهار- واسه ناهار چي بخوريم؟
نگاهي به چشم هاي شادش انداختم دلم نیومد بگم چیزي براي خوردن نداريم نه که اصال نداريم ..ولي خوب چه میشه
کرد لخندي زدم و گفتم- بزار برم ببینم واسه شام بايد چي درست کنم..تو بدو برو کتابتو بیار و درستو بخون که فردا
مشکلي نداشته باشي
بهار- چشم
بهار از روي تخت توي حیاط بلند شد و دوان دوان به طرف خونه رفت..وقتي میگم خونه منظورم به کاخ نیست يه
خونه که خدارو شکر ماله خودمونه ولي خونه نیست..چه میشه گفت ؟……از جام بلند شدم و به طرف خونه روانه شدم
حیاط کوچیک که يه درخت پرتقال توشه و زيرش هم پره از بوته هاي شمعدوني و بنفشه… بهار..همش کاره بهاره
اسمش واقعا برازندشه چشم هاي عسلیش درست بر عکس منه من چشم هاي ابي خاکستري دارم مژه هاي مشکي و
بلندش چشماشو محاصره کرده موهاش درست مثله موهاي من بلنديش تا زير باسنشه ولي موهاي من مشکي با هاله
هاي دودي و خاکستري رنگه خودم هم نمیدونم چرا موهام دوديه….هردو پوستي سفید لب و بیني متناسب داريم بهار
فقط پونزده سال داره و سه سال از من کوچکتره صورتي گردو کمي کشیده خیلي زياد شبیه هم نیستیم چشماي
درشتمون که به شکل مورب توي صورتمون قرار گرفته هر کسي که بهم نگاه میکنه اول دوتا چشم میبینه که خیلي
خمار زيباست اينارو بهار همیشه میگه
وارد اشپزخونه شدم اينقدر گشتم تا اخر سر چندتا سیب زمیني و پیاز پیدا کردم شروع کردم به درست کردن کتلت
براي الان بهترين گذينه است همینطور که داشتم کتلت ها رو سرخ میکردم صداي کوبیده شدن در اومد ترسیدم ولي